در مکالمه با رئیس خود باید حرفه ای عمل کنید. گفتن یک جمله اشتباه می تواند به کار شما لطمه وارد کند. نمونه هایی از این جملات اشتباه عبارتند از:
وقت ندارم
وقتی رئیس شما از شما می خواهد کاری را انجام دهید، هیچ دلیلی وجود ندارد که بگویید : نه. حتی اگر مشغول چندین پروژه هستید و واقعا احساس می کنید که وقت ندارید، از رئیس خود بخواهید شما را در اولویت بندی کارهایی که باید اول انجام دهید، یاری کند. اگر به کارها نه بگویید به عنوان کارمندی که نمی تواند کارها را انجام دهد شناخته می شوید اما با راهکاری که گفته شد شما نشان می دهید که می توانید.
تقصیر من نبود، تقصیر فلانی و فلانی بود
گناه را بر گردن دیگری انداختن به گونه ای خیانت است و کاری بچه گانه است. اگر بیگناه هستید به رئیس خود توضیح دهید و دلایل خود را بیاورید. هیچگاه نباید همکاران خود را به دردسر بیندازید به خصوص مواقعی که خودتان هم گناهکارید. اگر شما و همکارانتان انگشت اشاره به سمت هم ببرید، رئیس شما گیج خواهد شد که واقعا چه کسی مقصر است.
دنبال شغل جدید می گردم
کارفرمایان می دانند که بخشی از زمان کارمندان به گشتن دنبال کار جدید می گذرد اما درمورد رئیستان اینکه گمان کند به دنبال کار هستید با اینکه بداند دنبال کارید، متفاوت است. در یک شرایط ایده آل شما باید بگذارید رئیستان بداند که به دنبال شغل جدیدی هستید اما بیشتر رئیس ها این را به روی شما می زنند. بهتر است دو هفته قبل از رفتن سر کار جدید به رئیستان بگویید که کار جدیدی پیدا کرده اید.
بلد نیستم
اگر رئیستان کاری از شما می خواهد و شما مطمئن نیستید که از عهده آن برمی آیید، نباید بگذارید رئیستان متوجه شود و گمان کند دست و پا چلفتی هستید. در عوض از او بخواهید شما را راهنمایی کند که از کجا شروع کنید. این نشان می دهد که شما آماده و مشتاق یاد گرفتن هستید بدون آنکه به نابلدی خود اعتراف کنید.
نیاز مالی دارم، به من ارتقای شغلی بده
این به آن معنا نیست که هیچگاه نباید از رئیس خود تقاضای ارتقای شغلی داشته باشید اما نباید به سراغ درخواست حقوق و دستمزد بروید و به خاطر مشکلات مالی که دارید، اظهار نیاز به پول کنید. با این جملات رئیس شما تحت تاثیر قرار نمی گیرد. وقتی می خواهید تقاضای ارتقای شغلی بکنید، شواهدی دال بر دستاوردهایی که در کار داشته اید، در دست داشته باشید و زندگی شغلی خود را داخل این ماجرا نکنید.
رئیس قبلی اینطور عمل نمی کرد
همانطور که شما نمی خواهید در محل کار جدیدتان با کارمند قبلی مقایسه شوید، رئیس شما نیز همینطور است. علاوه بر این با گفتن این جمله رئیس شما گمان می کند در کارتان گیر کرده اید، نمی توانید با تغییرات جدید سازگار شوید و انعطاف پذیر نیستید. این باعث می شود شما را از انجام آن پروژه یا تکلیف بازدارند چرا که به نظر می رسد نمی توانید تغییرات را مدیریت کنید.
زمان کند می گذره، من امروز زودتر میرم
اگر باید به خاطر وقت پزشکی که دارید زود تر از محل کار خارج شوید، یک چیز است اما نباید به خاطر اینکه کاری برای انجام دادن ندارید از رئیستان بخواهید که زودتر از محل کار خارج شوید. همه روسا دوست دارند کارمندانشان از خود ابتکار عمل نشان دهند پس اگر روز خلوتی دارید و کاری برای انجام دادن ندارید، ببینید کدام پروژه هست که می توانید بر روی آن کار کنید.
خسته شده ام
باید مدام در حال خلاقیت باشید و انگیزه و اشتیاق خود را به کار از دست ندهید و این وظیفه رئیس شما نیست که راهی پیدا کند تا کار شما جذاب تر شود. به جای گفتن خسته ام، داوطلبانه یک پروژه جدید و جذاب را برعهده بگیرید و از رئیستان بخواهید مسئولیت های بیشتری برعهده شما قرار دهد.