برای ایجاد تغییر در زندگی از خودتان شروع کنید
همین امروز طرز فکرت را عوض کن
اگر میخواهید تغییر در زندگی داشته باشید باید طرز فکرتان را تغییر دهید. «همین امروز طرز تفکرتان را عوض کنید.» البته در کلام خیلی ساده است: «طرز تفکرت را عوض کن تا زندگیات تغییر کند.» ولی چطور میتوان این کار را انجام داد وقتی نمیدانیم باید چه کار کنیم؟ و مهمتر از همه اگر تغییر دادن طرزتفکر تا این حد آسان است، چرا خیلی از افراد این کار را انجام نمیدهند؟ مخصوصا اگر بتوانند با این کار موفقتر باشند و بیشتر از زندگی لذت ببرند؟
جواب این سوالها را نمیدانیم ولی میدانیم که تغییر دادن طرز تفکر آسان نیست اما ممکن است. همه آنچه شما نیاز دارید این است که محکم و استوار این تکنیکها را به کار ببرید؛ البته اگر از ته دل میخواهید موفق باشید.
- همان طور فکر کنید که دوست دارید باشید. اگر در دنیای ذهنتان خود را آدم خوشحال یا موفقی ندانید که میتواند از زندگی لذت ببرد، خیلی سخت میتوانید در دنیای واقعی چنین آدمی باشید. پس پیش از هر کار در رویاهایتان هم خود را فردی خوشحال، موفق و روبه رشد تصور کنید.
- لبخند بزنید. نتایج تحقیقات نشان داده است لبخند زدن هم اثر جسمی دارد و هم اثر روانی. پس یک لبخند روی لبانتان بنشانید و در مسیر تغییر طرزتفکر قدم بگذارید. در ابتدا، این کار فقط یک عمل فیزیکی بدون روح است اما کم کم جزو صورت شما میشود.
- خودتان را غرق مطالعه و موسیقی کنید. کتابها، مقالهها و مجلههایی بخوانید که به شما کمک کنند بتوانید افکارتان را تغییر و درکتان را افزایش دهید. فیلم ببینید یا به موسیقیهایی گوش کنید که برای شما الهام بخش باشند و برای تغییر تشویقتان کنند.
- کردارتان را تغییر دهید. وقتی کارهایتان را به همان شیوه قدیمی انجام میدهید، نمیتوانید در افکارتان تغییری به وجود آورید. کارها را به شیوهای متفاوت انجام دهید تا بتوانید متفاوت بیندیشید.
- محیطتان را تغییر دهید. محیط اطرافتان را با توجه به طرز تفکر مورد علاقهتان بسازید. فضایی را خلق کنید که شما را به سمت تغییر سوق دهد. یک گلدان به اتاقتان اضافه کنید، رنگ دیوارها را تغییر دهید، یک کتابخانه یا میز کوچک برای خودتان بخرید.
- از موفقها تقلید کنید. از تجربه و نظرهای کسانی که عاشق طرز تفکرشان هستید و آرزو دارید مثل آنها باشید، استفاده کنید. اگر زنده هستند که این کار بسیار ساده است و اگر در قید حیات نیستند میتوانید از آثارشان بهره بگیرید.
- به دیگران کمک کنید (و به خودتان هم) یکی از سریعترین راههایی که میتواند طرزتفکر شما را عوض کند، این است که به دیگران توجه و به آنها کمک کنید. مواظب باشید از آن طرف بام نیفتید یعنی نه غرق در خودتان شوید و نه شیفته و دلباخته دیگران.
- کمی از دوستانتان کمک بگیرید. دیگران را از تصمیمتان باخبر کنید و از آنها کمک بخواهید و نظراتشان را بشنوید. هر چقدر کمک دیگران را بیشتر احساس کنید، بیشتر به موفقیت نزدیک میشوید.
- حرفهای شوید. اگر دلتان میخواهد به فردی بزرگ تبدیل شوید به مشاوره و نصیحت افراد بزرگ گوش دهید. انسانهای حرفهای در مدت زمان کوتاهی میتوانند بهترین راه حلها و نظرات و عقاید جدید را در اختیار شما بگذارند. البته به شرطی که واقعا در کار خود خبره باشند و فقط اسم و رسم بی پایه و پنهان به هم نزده باشند.
- صبور باشید. آگاه باشید که بیشترین تغییرات در مدت زمانی طولانی و به آرامی صورت میگیرند به شرط اینکه تکرار شوند. پس اگر فورا در مسیر موفقیت نتیجه نگرفتید، تعجب نکنید و مهم تر اینکه تسلیم نشوید. کارتان را ادامه دهید و مطمئن باشید جواب میگیرید.
چطور راه تغییر را ادامه دهیم؟
گاهی بعد از اینکه نگرشمان را تغییر دادیم و به سوی هدفی تازه رفتیم، نمیدانیم چگونه باید راهمان را بدون خستگی و درنگ ادامه دهیم؟ این نکتهها دست شما را برای طی بقیه مسیر تغییر میگیرد.
- با واقعیت روبرو شوید. ممکن است مانعی که در مسیر رسیدن به هدف از سرعت شما میکاهد، خودتان باشید. وقتی در راه رسیدن به هدفتان به مشکلهایی برمیخورید، اول از همه به دقت بررسی کنید آیا منشاء مشکل خودتان هستید یا خیر؟
- شما هرکاری که بخواهید، میتوانید انجام دهید اگرچه شاید نتوانید همه کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید. بیشتر اوقات برای رسیدن به هدف چند کار را با هم انجام میدهید ولی حتی با وجود تلاش زیاد، در آخر به کمترین نتیجه میرسید. باید بدانید توجه و تمرکز روی ۱ یا حداکثر ۲ پروژه در یک زمان، شانس شما را برای رسیدن به نتیجه مطلوب افزایش خواهد داد.
- برای اینکه تصویر واضحی از نتیجه کار داشته باشید، تمرکز کنید. اول اینکه روی پروژههایی که برعهده گرفتهاید، کاملا تمرکز داشته باشید تا بتوانید تشخیص دهید واقعا چه کارهایی باید انجام گیرد. برنامهای گام به گام برای کارهایی که باید در زمانهای مشخص انجام دهید، بنویسید.
- آنچه روی کاغذ است، برنامه است و آنچه در ذهن شماست، خیال! بیشتر افراد علاقهای به نوشتن برنامههایشان روی کاغذ ندارند. نوشتن برنامه روی کاغذ اولین قدم برای حرکت رو به جلوست. خیلیها بدون برنامه پروژههایشان را شروع میکنند ولی خیلی زود گیج میشوند زیرا مشکلات فرعی زیادی سر راهشان به وجود میآید.
- حرکت، به این معنی نیست که پیشرفت کردهاید. بعضی از افراد با اینکه به سختی کار میکنند، به هدفشان نزدیکتر نمیشوند. این یکی از نتایج بی برنامگی است. برای پیشروی باید فعالیتهای مناسبی در زمانهای مناسب انجام دهید.
- انتخاب نکردن، یک انتخاب است. زیاد فکر کردن درباره آنچه انتخاب میکنیم، مانع دیگری است که ما خودمان سر راهمان قرار میدهیم و باعث رکودمان میشود. «من میتوانم A، B یا C را انجام دهم ولی بهتر است بیشتر فکر کنم» و شروع میکنیم به ارزیابی کردن… ولی در واقع هیچ وقت نمیتوانیم تصمیم بگیریم و کاری که انجام میدهیم، در حقیقت تصمیم میگیریم هیچ کاری نکنیم؟ ولی اگر کاری نکنید به چیزی نمیرسید.
- روی آنچه به نتیجه میرسد، تمرکز کنید. خیلی از افراد در پیدا کردن راههایی که به نتیجه نمیرسند، استادند و به همین دلیل هیچ تلاشی هم نمیکنند. انرژی منفی را در خود انباشته نکنید. انرژیهای مثبتتان را افزایش دهید و روی چیزهایی تمرکز کنید که به درد شما میخورند و به نتیجه میرسند.
- اگر اقدامی به نتیجه نمیرسد، متوقفش کنید. یک اقدام احمقانه: «کاری را بارها و بارها با یک شیوه انجام دهید و انتظار داشته باشید که به نتیجهای متفاوت برسید.» خیلیها به دلیل غرور، لجاجت یا تعصب، شیوهای را تکرار میکنند که به نتیجه نمیرسد. شعاری جدید برای خود انتخاب کنید و دیگر کارتان را به شیوه قبلی انجام ندهید. وقتی روشهایی موثر نیستند انجام دادنشان را متوقف کنید.
- وقتی نمیدانید، کمک بخواهید. ما نمیتوانیم همه چیز را بدانیم. نمیتوانیم همه مشکلات را حل کنیم. وقتی به مشکلی برمیخورید، از دیگران کمک بخواهید. از یک تاجر، مشاور، وکیل یا مربی مشاوره بگیرید.
- اگر کاری شما را خوشحال نمیکند، انجامش ندهید. برای اینکه به هدفتان برسید، باید سختیهایی را بپذیرید و ممکن است هر لحظه نتوانید از کارتان لذت ببرید ولی در کل باید کارتان را دوست داشته و از انجام آن خوشحال باشید.
در غیر این صورت اهدافتان را ارزیابی و راهی را پیدا کنید که از پیمودن آن لذت ببرید.
راههایی برای تغییر زندگی
تغییرات را با آغوش باز پذیرا باشید:
همیشه مثل یک بید، خمیده و مثل یک سرو سربلند باشید. در برابر تندبادهای شدید زندگی، افراد پیروز آنهایی هستند که انعطافپذیری بیشتری دارند و تغییرات را با آغوش باز پذیرا میشوند. پس هرگاه که احساس رکود، استرس و بیحاصلی کردید، به خودتان زنگ تفریح بدهید و کمی تحرک، ورزش و شادی کنید تا ذهنتان باز شود و سیستم فکریتان دوباره راه بیفتد.
صبور باشید:
افراد کمصبر و تحمل معمولا دیدگاه و بینش کوتاهی نسبت به زندگی دارند و همین مسأله باعث میشود تا بیشتر احساس استرس و غمگینی کنند. این افراد معمولا فشار خونشان بالاتر از سایرین است. در مقابل، افراد صبور مهربانانهتر رفتار میکنند، کمتر دچار خشونت میشوند و سعی میکنند بیشتر مثمرثمر و مفید باشند. در زندگیتان همواره دوست داشتن را جستجو کنید. اگر احساس میکنید ارتباط کمتری با مردم دارید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که یاد بگیرید، «چگونه خود را دوست داشته باشید». دوست داشتن خودتان بهترین ابزار برای دوست داشتن دیگران است.
خودتان و دیگران را تحسین کنید:
گاهی اوقات لازم است که در تنهایی از خودتان و محاسنی که دارید، تعریف کنید و این کار را در مورد دیگران نیز انجام دهید.
عذرخواهی را یاد بگیرید:
اگر گاهی اوقات با خودتان نامهربانی و تندی میکنید، از خودتان معذرت بخواهید. در مورد دیگران نیز همینگونه عمل کنید. خواهید دید که بعد از آن چه احساس فوقالعادهای در وجودتان ایجاد میشود.
ببخشید و فراموش کنید:
وقتی دچار اشتباهی میشوید، با خودتان بخشنده و مهربان باشید و وقتی از دیگران خطایی سر زد، آنها را ببخشید و با نرمی و شفقت گناه و اشتباه آنها را فراموش کنید. اغلب مردم عادت دارند با سرزنش کردن، احساسات دیگران را نشانه بگیرند و ناراحتی روحی آنها را بیشتر کنند. اگر عادت به سرزنش کردن دارید، آن را ترک کنید. خشمتان را مهار کنید و درهای بخشش را به روی خود بگشایید. بعد از آن میتوانید به التیام دل شکسته خود بپردازید. لحظه به لحظه قلب خود را وسعت بیشتری دهید تا بزرگی آن را کاملا حس کنید.
در یک فعالیت دوستانه شرکت کنید:
یک راه خوب برای داشتن روحی بزرگ، داوطلب شدن برای کمک کردن به دیگران است.
جشن بگیرید:
گاهی اوقات لازم است کمی به خود فرصت تفریح و نشاط دهید. یک جشن ساده و دوستانه برگزار و برای مدتی ناراحتیها و غمها را فراموش کنید و از ته دل بخندید و شاد باشید.
زیاد هیجانزده نشوید:
در هیچ موقعیتی بیش از حد خود را درگیر مسائل نکنید و اجازه ندهید هیجانات نظم و ثبات زندگیتان را بر هم بزند. برای تمام امور (احساسی و شخصی) خود حد و مرز تعیین کنید. زیادهروی کردن میتواند به ضرر شما تمام شود.
از عشق حرف بزنید:
به افرادی که دوستشان دارید، از عشق بگویید و هرگز احساس عمیق دوست داشتن را در قلب خود مخفی نکنید. ابراز عشق هم به خودتان احساس دلچسبی میدهد و هم به مخاطب شما.
اعتماد و اطمینان خود را حفظ کنید:
بیشک، روابط محکم و نزدیک خانوادگی موجب شادمانی و طول عمر میشود. پژوهشها نشان میدهد که گرمای کانون خانواده، حمایت و پیوستگی بیشتری را در میان اعضا ایجاد میکند و سلامت جسمی و روحی بیشتری به آنها هدیه میدهد.
اخبار خوب را با هم تقسیم کنید:
اتفاقات خوب و خوشایند را در میان جمع خانواده و دوستان خود تعریف کنید. بیان کلمات خوب و مثبت و نشاطآور موجب تقویت و بهبود روابط سالم میشود.
رشد کنید:
اجازه دهید شخصیتتان کمی رشد کند و به دور از وابستگیهایتان شکل بگیرد.
تشکر کردن را فراموش نکنید:
علاوه بر محبت کردن و ابراز عشق و علاقه به خانواده و نزدیکان، عادت تشکر کردن را نیز در خود تقویت کنید. قدردانی هیچ جنبه منفی اخلاقی ندارد. این احساس خوب را تجربه کنید.
خودتان را جای دیگران بگذارید:
با وجود داشتن ارتباط نزدیک و قلبی با همسر، فرزند، پدر و مادر و سایر نزدیکان، گاهی اوقات خود را جای دیگران بگذارید تا بتوانید شرایط آنها را درک کنید.
دوستان خوبی برای خود انتخاب کنید:
یک ضربالمثل قدیمی میگوید: شما نمیتوانید خانواده خود را انتخاب کنید، ولی میتوانید دوستان خود را انتخاب کنید. پس اطراف خود را با آنهایی که دوستشان دارید پر کنید؛ افرادی که با آنها احساس خوبی به شما دست میدهد و میتوانید هنگام سختیها روی آنها حساب کنید.
استرسها و نگرانیها را از خود دور کنید:
وقتی یکی از اعضای خانواده شما درگیر یک موقعیت سخت و حاد میشود، بقیه افراد خانواده باید به کمک او بشتابند، به حرفهایش گوش کنند و سنگ صبورش باشند و هرگز محبت خود را از او دریغ نورزند. اگر خودتان هم درگیر یک موقعیت سخت شدید، از خانواده و دوستانتان کمک بخواهید.
کینهها را فراموش کنید:
رنجشها و خشمهای قدیمی خود را فراموش کنید. اگر حرف زدن راجع به اتفاقات ناخوشایند گذشته به شما کمک میکند، این کار را انجام دهید؛ در غیر این صورت آنها را فراموش کنید. یک تصمیم هوشمندانه بگیرید تا خود را از رنجشها و خشمهای قدیمی برهانید.
به تفاوتهای خود احترام بگذارید:
چرا باید اطرافیان شما راجع به همه چیز با شما موافق باشند؟ گاهی اوقات لازم است با یکدیگر مخالفت کنید. سلامت شما نتیجه انتخابهای کوچک شماست. دلیلی ندارد که همه اطرافیان با شما موافق باشند و کارهایتان را تصدیق کنند.
حتما صبحانه بخورید:
پژوهشها نشان میدهند، که خوردن صبحانه ارتباط نزدیکی با لاغر شدن افراد دارد. افرادی که صبحانه میخورند، روز خود را با نشاط و انرژی بیشتری آغاز میکنند.
غذاهایی که تنوع رنگی دارند، بخورید:
میوهجات و سبزیجات حاوی ترکیباتی هستند که در مقابله با بیماریها بسیار موثرند.
ویتامین D کافی مصرف کنید:
افرادی که کمبود ویتامین D دارند، ۲۶ درصد بیشتر در معرض خطر مرگ زودرس، سرطان و دیابت هستند. برای تأمین ویتامین D مورد نیاز بدنتان میتوانید از اشعههای خورشید و برخی جایگزینها استفاده کنید. اگر هفتهای سه بار و هر بار ۱۰ دقیقه در برابر نور خورشید قرار بگیرید، بهگونهای که نور آفتاب به دستها و پاهایتان برسد، کمبود ویتامین D نخواهید داشت.
نفس عمیق بکشید:
کشیدن نفس عمیق میزان هورمونهای استرس را در بدن کاهش میدهد. دست خود را روی شکمتان بگذارید و اجازه دهید تا با هوای دم شکمتان برجسته شده و با بازدم دوباره به حال اول برگردد.
پیادهروی کنید:
به هنگام پیادهروی وقتی یک پا جلوی پای دیگر قرار میگیرد، به سلامت بدن کمک میکند. روزانه ۴۰ دقیقه پیادهروی یکی از راههای اصلی سلامتی است.
شکلات بخورید:
کاکائوهای تلخ و سیاه موجب کاهش فشارخون و خطر دیابت میشوند. پس اگر از آن دسته افرادی هستید که نمیتوانید خوردن کاکائو را ترک کنید، حتما کاکائوی تلخ و سیاه بخورید.
از پوست خود مراقبت کنید:
اشعههای زیانآور UV، آسیب زیادی به پوست شما میرسانند و گاهی اوقات نیز موجب سرطان پوست میشوند. زمانی که در معرض نور خورشید قرار میگیرید، استفاده از کرم ضد آفتاب با SPF حداقل ۱۵ را فراموش نکنید.
خوب بخوابید:
خواب شبانه شما اگر کمتر از ۷ ساعت باشد، موجب چاقی خواهد شد. خواب کمتر از پنج ساعت نیز تا ۳۹ درصد خطر حملات قلبی را افزایش میدهد.
جمع آوری و تنظیم: کاویاب