در شرایط بحران با کودک خود چگونه صحبت کنیم؟
اگر جنگ یا حوادث ناگواری پیش آمد، چگونه با فرزند خود صحبت کنیم؟
در شرایط سخت و دشوار اغلب کودکان احساسات خود را در قالب رفتار اعم از رفتارهای ناسالم، سرکشی، فراموش کردن انجام تکالیف یا حتی عدم انجام تکالیف نشان میدهند. دکتر لارنتین فروم روانپزشک کودک و رئیس شورای روانپزشکی کودک و نوجوان پنسیلوانیا و جنوب نیوجرسی، معتقد است رفتارهای منفی ماسکی است برای اضطراب کودک. اگر میخواهید به کودک خود کمک کنید، یادتان باشد احساسات او را درک کنید و راهنماییهای خود را بر اساس رفتار و سوالات او انجام دهید. چند تن از متخصصان، یک راهنما و دستورالعمل در نحوه صحبت کردن و رفتار با کودکان بر اساس هر گروه سنی ارائه دادهاند. اگر با وجود این راهنماییها هنوز کودک شما مضطرب بود بایستی از متخصص اطفال، یا متخصص سلامت روان یا مشاور مدرسه کمک بگیرید.
این را به خاطر داشته باشید که اگر خودتان احساس خستگی میکنید، حتما از دوستان و خانواده بخواهید در این راه به شما کمک کنند. هیچ دلیلی ندارد که به تنهایی این مشکلات را حل کنید.
سن ۲ سال و زیر ۲ سال
علائم ناراحتی: مثل بچه رفتار کردن، چسبیدن، مشکلات خواب، نافرمانی
چه باید گفت؟
دراین سن کودکان بیشتر حالت ترسیده به خود میگیرند تا اینکه بخواهند سوالی بپرسند. اگر کودک شما حالت پریشانی به خود گرفت یا سوالی در خصوص آنچه در تلویزیون دیده پرسید، لحن آرام خود را در صحبت کردن با او حفظ کنید. مثلا بگویید : “مامان و بابا از چیزی نگرانند چون اتفاق بدی افتاده اما ما هنوز تو را دوست داریم و تو را ترک نمیکنیم. ما میخواهیم کاری کنیم که تو در امنیت باشی”. رفتن به جزئیات ممکن است کودک شما را بترساند.
چه باید کرد؟
اگر کودک دور و ور تلویزیون است، تلویزیون را خاموش کنید. کودک به خصوص نسبت به تصاویر گرافیکی حساس است و ممکن است متوجه نشود که اگر یک تصویر تراژیک در تلویزیون مدام پخش میشود این فقط یک بازپخش ساده است. حضور فیزیکی داشته باشید و به او قوت قلب دهید. از آنجا که کودک با روند روتین احساس راحتی بیشتری میکند، سعی کنید برنامه نرمال و همیشگی کودک را حفظ کنید (وقت غذا خوردن با خانواده، حمام رفتن با اسباببازیها، داستان شب برای خواب و …). اگر پرستار کودک دارید، او را از این روند مطلع کنید و از او بخواهید اگر تغییری در رفتار کودک دید به شما اطلاع دهد.
سن ۳ تا ۵ سال
علائم ناراحتی: چسبیدن، بیرون بازی کردن، مدام میخواهد درباره وقایع صحبت کند، اختلالات خواب، رفتارهای پسرفتی مانند مکیدن انگشت و شب ادراری.
چه باید گفت؟
کودک پیشدبستانی شما ممکن است سوالاتی در خصوص آنچه به طور اتفاقی در تلویزیون دیده یا از بچههای بزرگتر شنیده، بپرسد. شما میتوانید بگویید : “بله اتفاق بدی افتاده و بعضیها آسیب دیدهاند اما ما اینجا در امنیت هستیم. مامان و بابا از تو مراقبت میکنند. آدمهای زیادی هستند که شغلشان کمک به افرادی است که آسیب دیدهاند”. کودکان در این سن دوست دارند از شما بشنوند که پیششان هستید. علاوه بر این آنها نسبت به جهان بزرگتر و دیگر افراد نیز آگاهی دارند. آنها نگران این هستند که بقیه چطور این مشکل را از سر میگذرانند.
چه باید کرد؟
اگر کودک شما نزدیک تلویزیون است، تلویزیون را خاموش کنید. اگر پیش شما نیست، مطمئن شوید پیش یک آشنا یا فامیل است. کودکان این سن نیز با روند روتین راحتترند، بنابراین تا جای ممکن برنامه همیشگی زندگی را دنبال کنید (غذا خوردن، چرت زدن، خوابیدن و …). برای راحتی بیشتر او میتوانید کاری برای اطمینان خاطرش انجام دهید مثلا چراغ خواب را روشن بگذارید و یا وقتی خوابید در را باز بگذارید. وسایل نقاشی، اسباببازیها، عروسکها را نزدیک کودک خود بگذارید تا با آنها بازی کند. اگر کودک یک نقاشی درباره اتفاقات اخیر کشید یا در بازی با عروسکها دچار ناراحتی شد، میتوانید از او بپرسید :” میتونی درباره چیزی که کشیدی بهم بگی؟ ” یا وانمود کنید عروسک خرس ترسیده و مادر خرس از او مراقبت میکند.
سن ۶ تا ۱۲ سال
علائم ناراحتی: صحبت کردن درباره آن اتفاق ناخوشایند و احساس ترس، سردرد، دل درد، گلو درد و دیگر علائم بیماری، اختلال خواب، از دست دادن اشتها، نمیخواهد از خانه بیرون برود، نمیخواهد پدر یا مادرش سر کار بروند.
چه باید گفت؟
در این سن بیان احساس شما در خصوص واقعه برای کودک کمککننده است. مثلا میتوانید بگویید : “آدم چیزهای ناخوشایندی در اخبار میبیند و میشنود. این چیزها من را ناراحت و عصبانی میکند و میترساند”. وقتی این کودکان مدرسهای میشنوند که والدینشان در خصوص احساساتشان صحبت میکنند، بهتر میتوانند عواطف خود را شناسایی و مدیریت کنند. شما در آن واحد میتوانید اطمینان بخش و راستگو باشید. میتوانید بگویید: “اتفاق وحشتناکی و در عین حال غیرعادی افتاده است. این اولین بار در طول عمرم است که چنین اتفاقی میافتد و افراد زیادی در کشور ما سعی میکنند اطمینان حاصل کنند که دوباره چنین اتفاقی نمیافتد. میتوانید بپرسید: “چه اتفاقی در طول روز برای تو افتاده که به نظر میآید تو را ترسانده؟” بعد درباره آن ترس خاص صحبت کنید. مثلا ممکن است از تنها ایستادن در ایستگاه اتوبوس و منتظر اتوبوس ماندن ترسیده باشد. یا بابت سفر کاری شما به خارج از شهر نگران شده باشد.
چه باید کرد؟
برای کودک خود در تماشای تلویزیون محدودیت ایجاد کنید. در دسترس فرزندتان باشید به خصوص بعد از زمان مدرسه. برای مثال میتوانید بعد از مدرسه به فرزندتان تلفن کنید و سلام و احوالپرسی کنید. یا میتوانید با معلم او صحبت کنید و بپرسید مدرسه چطور اتفاقات اخیر را مدیریت میکند. به فرزندتان کمک کنید احساساتش را در مسیر درستی هدایت کند. میتوانید کاری خاص انجام دهید مثلا به عمه تماس بگیریم و ببینیم امروز چکار کرده، یک کارت قدردانی برای سربازان شهر بفرستیم یا در فعالیتهای اجتماعی مانند ارسال غذا و تجهیزات به سازمانهای امدادی کمک کنیم.
سن ۱۳ تا ۱۸ سال
علائم ناراحتی: انجام ندادن هیچ کاری، تحریکپذیری، جدال و بحث کردن، نیش و کنایه زدن، سر درد و دل درد
چه باید گفت؟
رفتارهای توام با عصبانیت یا بیخیالی میتواند پوششی باشد برای احساس اضطراب، ناامیدی و آسیبپذیری. به جای آنکه مستقیما بپرسید: “مشکلت چیست؟”، درباره احساس خود صحبت کنید: “این یک اتفاق باورنکردنی است. من شوکه شدهام و عصبانی هستم. این من را نسبت به آینده نگران میکند”. نوجوانان نسبت به زمینه و محیط بزرگتر آگاهی و اشراف دارند و دوست دارند در بحثهای انتزاعی شرکت کنند. وقتی احساسات و نگرانیهای خود را بیان میکنید، فرزند شما نیز تشویق میشود که درباره احساساتش صحبت کند و اینکار به او کمک میکند نسبت به عواطف خود آگاهی پیدا کند. به خاطر داشته باشید این حوادث و اتفاقات در مدرسه فرزند شما نیز اثرات خود را میگذارد و بازتابهایی دارد. میتوانید بپرسید: “در مدرسه چه گذشت؟ آیا بقیه بچهها هم میترسند؟ معلمتان چه میگوید؟”. این به شما کمک میکند که بدانید در دنیای فرزندتان چه میگذرد.
چه باید کرد؟
به فرزند خود اطمینان دهید که همیشه برای صحبت کردن درباره اخبار حضور دارید و آمادهاید. مکالمه دو طرفه داشته باشید. از او بپرسید: “فکر میکنی دولت چه کار باید بکند؟” و به پاسخ او گوش دهید. نوجوانان از اینکه به عقاید آنها گوش داده میشود قدردانی می کنند و این به ابراز احساسات آنها کمک میکند. بگذارید که فرزندتان بداند احساس او برای بهتر شدن نیاز به زمان دارد و نمیتوانند برای بهتر شدن حسشان عجله کنند. در عین حال میتوانید کارهایی انجام دهید که به او کمک میکند و احساس ضعف و ناامیدی او را کاهش میدهد. به همراه فرزند خود در مراکز خدمات اجتماعی فعالیتهای داوطلبانه انجام دهید، برای کمک به سازمانهای خیریه پول جمع کنید و … .