نکاتی که در زندگی زناشویی باید به آنها توجه کنید
به رابطه زناشوییتان جانی تازه بدهید
از همین حالا تمرین کنید تا بتوانید بدون قطع کردن صحبت طرف مقابلتان، خوب گوش کنید. بعد از صحبت همسرتان میتوانید از او بپرسید که آیا نوبت من شده که حرف بزنم؟ میتوانید در بین صحبتهای همسرتان یکسری چیزها را یادداشت کنید تایادتان نرود. تصور کنید که دو کودک در حال بازی هستند. یک دفعه صدای فریادشان بلند میشود که : ازت بدم میاد … ازت متنفرم … اما چند دقیقه بعد باز هم میبینید که دارند با هم بازی میکنند و خوشحالند. گاهی دو آدم بزرگسال هم در زندگی زناشویی به همین شکل هستند. فقط کافی است در نیمکت کنارشان بنشینید و آنها را نگاه کنید. تا به حال این تجربه را داشتهاید؟
سؤال جالب اینجاست چه اتفاقی برای کودکان میافتد که آنها ۵ دقیقه پیش دشمن بودند و در حال حاضر باز هم با هم بازی میکنند؟ جواب این سؤال ساده است. آنها شادی را به جای برقراری عدالت انتخاب میکنند. آنها لحظهشان را میبینند و سعی میکنند از بازیشان لذت ببرند. بزرگترین مشکلات ما هم اگر تنها مانند کودکان رفتار کنیم، حل میشوند. البته زندگی زناشویی همیشه به سادگی بازیهای کودکانه نیست اما همیشه یکسری نکات کلی و البته ساده برای مقابله با مشکلات زندگی وجود دارد. با رعایت این نکات با تنشهای زندگیتان خداحافظی کنید.
از توقعات بیجا و چشم و همچشمیها پرهیز نمایید.
یکی از مواردی که در زندگی مشترک باعث کم شدن عشق وعلاقه میشود، توقعات بیجا از همدیگر و چشم و همچشمیهاست. بعضی از افرادی که تازه وارد زندگی شده اند، تصور میکنند که در سایه ازدواج همه مواهب و عطایای زندگی بدون حساب در اختیارشان قرار میگیرد و بدون سختیها و مشکلات باید زندگی بر کام آنها باشد، غافل از اینکه زندگی همیشه به کام طالبان آن نیست.
درمورد توقعاتی که زن و شوهرها از یکدیگر دارند باید یادآور شد که برخی از آنها حسابشده و پذیرفتنی است و برخی دیگر بیحساب و نسنجیده است که باید از آنها اجتناب کرد که به برخی از آنها اشاره میشود:
- تسلیم محض: بعضی از زن و شوهرها افتخار میکنند که به این توقع خود جامه عمل پوشاندند مثلا مرد افتخار میکند که زنش مطیع محض اوست. بدون اجازهاش آب نمیخورد و توانسته خود را از جرگه زنذلیلان جدا کند. بعضی از زنها هم افتخار میکنند که همسرشان تسلیم محض اوست. تمام کارهایش با امر و نهی او صورت میگیرد حتی بدون اجازهاش ماشین روشن نمیکند و توانسته مرد را در سیطره زنان خود درآورد ولی غافل از اینکه نهایت امر پدر فرزندان چون مستخدمی یا مادر فرزندان چون کلفت و خدمتکاری به حساب آید.
برای چنین زندگی قیمت و ارزشی قائلید؟ آیا این زندگی تداوم خواهد داشت؟ آیا توانستید همسر خود را عاشق خود کنید؟
- توقع کنترل شدید: بعضی از همسران توقع دارند مثل سایه همراه همسران خود حضور داشته باشند و یا بدانند همسرشان چه کار میکند؟ با چه کسی حرف میزند؟ به چه کسی تلفن میکند؟ چه کسی به او تلفن میکند؟ خانه چه کسی رفته؟ دوستانش چه کسانی هستند؟ در محل کار با چه کسی بگو بخند دارد؟ و…
بعضی از این همسران پس از ازدواج خود را در محدودیت دیگری میبینند که گویی همه رفت و آمدهای خانوادگی، خواب و خوراک آنها تحت کنترل است. خانه و زندگی ایشان چون خانه قبر و هرشب زندگیشان شب اول قبر که در آن بهطور دائم پرسوجو میشود. این را میگویند توقع بیجا ضمن اینکه زن و شوهر باید زندگی را براساس حسننظر و اعتماد بگذرانند. از تعقیب و گریز و جاسوسبازی باید پرهیز نمایند.
- توقع فرشته بودن: برخی از همسران جوان انتظار دارند که زن یا شوهرشان چون فرشته و دور از هرگونه خطا و لغزش باشد. به همین دلیل نیز توقعات بیمورد است. زیرا که او انسان و با دنیایی از لغزشها و اشتباهات و ندانم کاریهاست. باید او را بهخاطر خوبیهایش بخشید و از اشتباههای او چشمپوشی کرد. اگر شوهرش کمی به پدر و مادر و برادر و خواهرش توجه داشته باشد فکر میکند که دیگر اورا دوست ندارد که این صفت بیشتر در زنان مشاهده میشود تا مردان.
- توقع نظم بسیار دقیق: در زندگی زناشویی به زن و شوهرهایی برمیخوریم که در نظم و انضباط وسواس به خرج میدهند، آنچنان که توقع دارند هر چیز در سر جای خودش باشد، چرا فلان چیز در سر جای خود نیست؟ چرا مثلا مدلهای روی میز به ترتیب قد نیست؟ چرا لباسم کثیف و یا اتوی آن به هم خورده؟ و چرا و چرا… این انتظار و توقع بیجایی است که مثلا به درگیری و اختلاف و در نهایت به مرض وسواس ختم خواهد شد.
نظم و انضباط در خانه و زندگی زناشویی از برکات و نعمات الهی است و مورد تایید و سفارش بزرگان دین ماست و در سایه نظم است که موفقیتها یکی پس از دیگری بهدست میآید. جهان براساس نظم استوار مانده است. کسی منکر نظم نیست. ولی افراط و تفریط در هر کاری ناخوشایند و ناپسند است. زن و شوهر باید نظم را در حد اعتدال و در حد توان خود بپذیرند و توقع خارج از توان یکدیگر نداشته باشند.
- توقع احترام فوقالعاده: اینکه زن و شوهر باید نسبت به هم احترام قائل شوند، جای هیچ بحث و سخنی نیست ولی این احترام باید به اندازهای باشد که کار را به دشواری نکشاند. در مورد احترام به یکدیگر سفارشهای زیادی شده است و ما هم در این نوشتار بهطور مغصل به آن پرداختیم. بحث ما احترام بیش از توان است. زندگی توام با احترام افراطی موجب میشود که صفا و صمیمیت و ابراز آن به صورت عادی و طبیعی لز بین برود و موجب اختلاف و دعوا شود و هر یک دیگری را برای رفع تکلیف احترام کند و یا خداینکرده از روی ترس بلکه احترام باید از صمیم دل و قلب باشد.
- توقع کار و تلاش بیش از حد: زنانی را میشناسیم که به محض ورود شوهر از محل کار میکوشند کار دیگری را در خانه برای او فراهم نمایند. مثلا فرزند خردسال را به او داده و انتظار دارد که مواظب طفل باشد، غافل از اینکه مرد خود به میزان کافی کار کرده و خسته است. در خانه باید حداقل در بدو ورود استراحت کند یا برعکس شوهری را میبینیم که به محض ورود به خانه میخواهد همسرش او را تر و خشک نماید و وسیله استراحت و آسایش او را فراهم کند، حتی حاضر نیست یک لیوان آب از داخل یخچال برای خودش بردارد. اگر زن در اثر کار زیاد و نداشتن فرصت این خواستههای بیجا او را فراهم نکند او را به ناسازگاری و نرسیدن به شوهر متهم میکند غافل از اینکه زن شاغل باشد و خستگی ناشی از اشتغال بیرون بماند. غرض اینکه نباید توقع زیاد داشت بلکه زن و شوهر باید جانب انصاف را رعایت کنند.
نکات مثبت یکدیگر را تکرار و نکات منفی را فراموش کنید.
اگر زن و شوهر بخواهند یکدیگر را عاشق خود کنند باید سعی کنند مثبتگرا باشند تا منفیگرا، به قول معروف زنبور صفت باشند تا مگس صفت، زنبور همیشه روی شهد گلها مینشیند و ثمرهاش عسل شیرین است ولی مگس روی کثافات و نجاسات مینشیند و اثرش کثیفی است، زن و شوهر حتما دارای نکات مثبت فراوانی هستند چرا نباید روی نکات مثبت تاکید کرد و از نکات منفی چشمپوشی کرد؟
خانم گرامی! اگر شوهرت دو نکته منفی دارد حتما دهها نکته مثبت دارد، نکات مثبت را در او یادآوری کن و غافل از نکات منفی باش.
آقای عزیز! همسر شما با توجه به اینکه مثلا وسواسی است یا بداخلاق است حتما نکات مثبت زیاد دیگری دارد که شما باید این نکات را در او نقویت کنید و از نکات منفی در او بکاهید. چون به رخ کشیدن و دم به دقیقه آن نکته منفی را تکرار کردن علاقه او را نسبت به شما کم میکند ضمن اینکه هر دو نباید بگذارید نفر سومی وارد زندگی شما شود و این کار را او بکند و بر اختلافات شما بیفزاید.
نسبت به رفتار یکدیگر زود قضاوت نکنید.
یکی از دلایل کم شدن محبت و دوستی و عشق در زن و شوهرها این است که در کارها زود قضاوت میکنند، قضاوتها سطحی، زودگذر و بدون تحقیق میباشد باید زن و شوهر همدیگر را با عینک خوشبینی ببینند و از قضاوتهای عجولانه پرهیز نمایند که پایانش شرمندگی و پشیمانی است مثلا اگر کسی به منزل شما تلفن کرد و پشت خط یک خانمی است که با آقای شما کار دارد و آقای شما منزل نبود زود قضاوت نکنید که این خانم فرد مورد علاقه همسر شماست و یا اگر نامهای از خانمی به همسر شما رسید زود قضاوت نکنید که شاید چنین باشد و چنان باشد.
شاید این مقتضای شغلی شوهر شماست که مجبور است به عنوان یک استاد، معلم، مشاور به سوالات شفاهی و کتبی آنها پاسخ دهد، و بالعکس آقای عزیز، اگر کسی حضورا یا تلفنی و یا کتبی با خانم و همسر شما تماس داشته باشد عجوولانه قضاوت نکنید، شاید این هم مقتضای شغلی او باشد. من نمیگویم روی همهی این رفتارها سرپوش بگذارید و بیتوجه باشید و همه را حمل به صحت کنید، خیر، بلکه منظور من زود قضاوت نکردن است بلکه نیاز به تحقیق، سوال، پرسوجو دارد ولی اگر از همان ابتدا بخواهید قضاوت بد و عجولانه داشته باشید دیگر کار به مرحله بعدی نمیکشد بلکه نفرت و کینه و کم علاقگی در بین شما رشد خواهد کرد و از محبت و عشق یکدیگر کاسته میشود و دیگر نمیتوانید معشوق طرف مقابل باشید.
در تحصیل و پیشرفت فکری یکدیگر تلاش نمایید.
زن و شوهرها باید یکی از مسائلی را که رعایت کنند تا همدیگر را عاشق خود کنند و علاقه و توجه طرف مقابل را به خود جلب نمایند این است که کمک کار و همکار خوبی برای همسر خود در امر تحصیل، پیشرفت فکری و معنوی او باشند. روزی پیامبر اعظم(ص) به منزل دختر خود حضرت زهرا(س) آمد. از امام علی(ع) نسبت به دختر خود پرسید و همچنین از علی(ع) نسبت به رفتار زهرا(س) در منزل پرسید، حضرت زهرا(س) در جواب فرمود: علی بهترین شوهر دنیاست و حضرت علی(ع) در جواب فرمود: زهرا بهترین کمک کار من در اطاعت پروردگار است.
زن باید زمینه رشد فکری، معنوی، تحصیلی و شغلی شوهر را فراهم کند و در این راه از هیچکاری دریغ نورزد، سختی را تحمل و او را نسبت به توسعه و پیشرفت خود تشویق نماید، مرد هم باید اگر همسرش میخواهد ادامه تحصیل بدهد و یا در مسائل معنوی و فکری پیشرفت کند کمک کار و مشوق او باشد. خیلی از همسران بزرگان را میببینیم که ادامه تحصیل را بعد از ازدواج در منزل شوهر خود داشتهاند مثل همسر حضرت امام(ره)، و همسر شهید مطهری.
شما مردان هم باید این زمینه را فراهم کنید، متاسفانه بعضا دیده میشود بعضی از مردها در هنگام خواستگاری قول میدهند که من مانع ادامه تحصیل شما نمیشوم بلکه شما را کمک خواهم کرد، ولی بعد از ازدواج به قول خود مثل بقیه قولها وفا نمیکنند و مانع ادامه تحصیل همسر خود در دبیرستان، دانشگاه و یا حوزه علمیه میشوند.
در امور معنوی و عبادی زن و شوهر باید همدیگر را نصیحت کنند و هر کدام نیاز به تذکر دارند ولی حتما باید بسیار مهربانانه و از روی دلسوزی و محبت باشد نه از روی غرضورزی و گیر دادن و مچ گرفتن.
در معاشرتها رعایت حدود محرم و نامحرم را بکنید.
یکی از مواردی را که معمولا از طرف بعضی از زن و شوهرها رعایت نمیشود این است که در مجالس و همنشینیها و معاشرتها رعایت محرم و نامحرم را نمیکنند، زن بهطور عادی طبیعی با مرد صاحبخانه دست میدهد و بعضا بدون روسری و مقنعه و با لباسهای نامناسب، نازک، کوتاه، بدننما و آرایشهای غلیظ وارد میشود که مسلما تیر ترکش آن به کانون گرم خانوادگی خود خواهد خورد زیرا شما با این عمل خود باعث کم شدن علاقه آن مرد نسبت به همسرش میشوید و مسلم بدانید که آن زن صاحب خانه هم با اداء و اطوار و ناز و کرشمه توجه همسر شما را به خود جلب میکند و باعث کم توجهی همسرتان به خود میشوید بعد میپرسید که همسرم بداخلاق شده و زود از خانه بیرون میرود و دیر به خانه برمیگردد و صدها مسئله بعدی. پس خواهرم سعی کنید حریمها و حرمتها را در مسائل خانوادگی حفظ کنید که اولین فایده آن حفظ کیان خانوادگی خود شماست.
انتظارات از همدیگر را محدود و واقع بینانه کنید.
هر یک از زن و شوهر باید انتظارات خود را از طرف مقابل محدود کنند، بویژه از انتظارات غیر منطقی که با امکانات موجود مطابق نیست، چشم بپوشد.
برای اینکه حدود انتظارات خود را در زندگی خانوادگی بشناسیم باید هم به تکالیف خود درمقابل همسر، هم به حقوق خود آشنا باشیم. نباید چیزی را از همسز خود بخواهید که تامین آن از حوزه وظایف یا توانایی او خارج است. در واقع توجهی بیجاست.
انتظارات ما از همسر حتی آنجا که مطابق با حقوق مشروع ماست، باید با توجه به واقعیت و امکانات موجود و به عبارت دیگر واقعبینانه باشد. مردی که همسرش کارمند است نباید از او انتظار یک زن خانهدار را داشته باشد و یا زنی با مردی نظامی ازدواج میکند که شاید همیشه در ماموریت است انتظار یک شوهری که شغل آزاد دارد نداشته باشد باید براساس داشتهها انتظار داشته باشند نه براساس خواستهها.
منبع: برگرفته از کتاب (چهل کلید طلایی برای زن و شوهر)