نکاتی در خصوص نحوه به اشتراک گذاشتن احساسات با همسر

به اشتراک گذاشتن احساسات ، شجاعت می‌طلبد

به طور کلی به اشتراک گذاشتن افکار و اطلاعاتی که در ذهن داریم آسانتر از به اشتراک گذاشتن احساسات است. به اشتراک گذاشتن احساسات عمیق قلبی، شجاعت و ریسک عاطفی می‌طلبد. این به شما احساس آسیب‌پذیر بودن می‌دهد اما در عین حال ابراز احساسات چیزی است که نزدیکی و ارتباط بیشتری بین شما و همسرتان ایجاد می‌کند. با به اشتراک گذاشتن عواطف و احساسات قلبی خود با همسرتان، ارتباط صمیمانه و عمیق‌تری خواهید داشت.

چگونه احساسات خود را با همسرمان به اشتراک بگذاریم؟

تفاوت بین افکار و احساسات را شناسایی کنید

تفکر که “شناخت” نیز گفته می‌شود، فرآیندی است که در سر اتفاق می‌افتد. تفکر بیانگر افکار و باورهای ما در خصوص یک موضوع است. از سوی دیگر، احساسات بیانگر حالت روحی ماست و اغلب از قلب ما نشات می‌گیرد. همچنین احساسات ما می‌تواند بر حالت فیزیکی ما تاثیرگذار باشد.

از قانون “من فکر می‌کنم”، “من احساس می‌کنم” استفاده کنید

اگر جای جملات “من فکر می‌کنم” را با “من احساس می‌کنم” جا به جا کنید، آنگاه شما در حال ابراز افکار خود هستید نه احساسات. برای مثال جمله “احساس درد می‌کنم” درست است اما شما نمی‌گویید “من فکر می‌کنم درد دارم”. این جمله که “من احساس می‌کنم او آدم احمقی است” اشتباه است، بلکه “من فکر می‌کنم او احمق است” درست است.

بر روی احساسات خود نامگذاری کنید

اگر برایتان دشوار است، لیستی از اسامی احساسات را یادداشت کنید. به یاد داشته باشید هر حسی تنها یک نام دارد: ناراحتی، عصبانیت، درد، خوشحالی، لذت بردن، خجالت کشیدن و … .

احساسات خود را به گونه‌ای مشابه با آن احساساتی که همسرتان می‌تواند تجربه کند، بیان کرده یا بنویسید

هدف این است که به همسر خود کمک کنید تا بفهمد با کفش‌های شما راه رفتن چگونه است. شما احتمالا در قبال به اشتراک گذاشتن احساسات خود، درک و همدلی می‌طلبید.

احساسات خود را مستقیم به همسر خود بگویید

همسر شما نمی‌تواند ذهن شما را بخواند. همسر شما شاید متوجه لرزش صدای شما بشود اما تا زمانی که خودتان به زبان نیاورید، متوجه چیزی که در سر شما می‌گذرد نمی‌شود.

بپذیرید که احساسات شما می‌تواند درست یا غلط باشد

رفتاری که از احساسات شما نشات می‌گیرد، مورد قضاوت اخلاقی قرار می‌گیرد. تنها به این دلیل که عصبانی هستید، حق و اجازه خشونت ندارید. احساسات منفی باید به درستی کنترل و مدیریت شوند (خشم و عصبانیت چه فرقی باهم دارند؟).

بپذیرید که احساسات می‌آیند و می‌روند و به سرعت تغییر می‌کنند

این با مود یا خلق و خو متفاوت است که دوره‌ای پایدار از حالات روحی به حساب می‌آید.

سعی کنید خود یا همسرتان را به خاطر احساسات قضاوت نکنید

اگر می‌خواهید به اشتراک گذاشتن احساسات با همسرتان در این سطح ادامه داشته باشد، مهم است که در مقابل بیان احساسات او حالت تدافعی و عصبانیت نگیرید (لطفا هنگام دعوا با همسرتان دیگر این کارها را تکرار نکنید).

احساسات عمیق و درونی خود را به اشتراک بگذارید

ممکن است احساس عصبانیت خود را ابراز کنید اما حسی که در لایه زیرین آن قرار دارد در واقع احساس درد یا خجالت است. بیان این احساسات درونی و پنهانی برای ایجاد نزدیکی و صمیمیت بیشتر بسیار مهم هستند.

تمرین کنید

اگر تا به حال احساسات خود را بیان نمی‌کردید، ممکن است در ابتدا این کار کمی سخت باشد. تمرین کردن قدم کوچکی است تا این کار را برای شما آسان سازد.

این موارد را به خاطر بسپارید

  • نادیده گرفتن احساسات به مثابه نادیده گرفتن فردی است که این احساسات را دارد. از جملاتی چون “نگران نباش، شاد باش” یا “نباید چنین احساسی داشته باشی” استفاده نکنید.
  • بر اساس احساسات خود تصمیم‌گیری نکنید. در تصمیم‌گیری، احساسات بخشی از فرآیند است اما در نهایت باید منطقی و عقلانی بیندیشید.
  • روزانه احساسات خود را با یکدیگر در میان بگذارید. لازم نیست هر روز مکالمات جدی و عمیق درباره رابطه‌تان داشته باشید. اما باید احساسات خود را در خصوص وقایع روزانه بیان کنید و نه افکار خود را. بیان اینکه دیر به جلسه رسیدید، تنها اطلاعات پایه‌ای می‌دهد. اما گفتن اینکه “بابت دیر رسیدن به جلسه احساس خجالت کردم” کمک می‌کند با کسی که با او گفتگو می‌کنید ارتباط و صمیمیت بیشتری برقرار کنید.
  • این نیاز به یک فرآیند متقابل دارد. هر دو باید سطح مشترکی از صمیمیت را با هم به اشتراک بگذارید. فقط نمی‌تواند یکی از شما رابطه صمیمی داشته باشد و دیگری نه.
  • برای موفقیت در به اشتراک گذاشتن احساسات لازم است باز و صادق باشید و مشتاق وقت گذاشتن برای یکدیگر و پذیرای این مکالمه باشید.
منبع thespruce.com
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.