چرا همسرمان میخواهد خودنمایی کند؟
ریشه خودنمایی در کمبود اعتماد به نفس است
یکی از خصوصیاتی که به صورت کاملا ناخودآگاه در وجود هر زنی میباشد ویژگی خودنمایی آنها میباشد . این ویژگی زنها ویژگی جدایی ناپذیر آنان میباشد و این برای نشان دادن خود به جنس مخالف نیست چرا که رفتار زنها در مهمانیهای زنانه نیز به همین صورت میباشد. مردها به خاطر عدم شناخت زنها با این ویژگی آنها مشکل دارند. باید توجه کرد که خودنمایی در زنها با خودفروشی تفاوت اساسی دارد چرا که مساله خودنمایی به طور غریزی در زنها نهادینه شده است اما خودفروشی یک رفتار کاملا ارادی میباشد. به طور مثال برخی از زنها با آرایش کردن اعتماد به نفس بسیار بالایی پیدا میکنند و همین سبب میشود که این کار را تکرار کنند. حتما شما هم دخترهایی را میشناسید که اگر قرار باشد برای چند دقیقه از منزل بیرون برود چند برابر این وقت را صرف آرایش کردن درون منزل میکند . جالب است بدانید ایران در مصرف لوازم آرایشی در سطح دنیا رتبه دوم را کسب کرده است ! اما یادتان باشد زیبایی و اعتماد به نفسی که با لوازم آرایشی به دست بیاید با یک شست و شوی ساده هم از بین میرود. به یاد داشته باشید جذابیت حدی دارد و کاری نکنید که وقتی در خیابان راه میروید کسی از کوچک و بزرگ نباشد که شما را زیارت نکند. بعضی از زنها از اینکه در خیابان به آنها نگاه شود بسیار لذت میبرند و وقتی به خانه برمیگردند از اینکه مردم به آنها توجه نمودهاند بسیار خشنود هستند ولی همسر آنها از این موضوع رنج میبرد .
درمقابل خودنمایی در مردان برای جلب توجه جنس مخالف است و مردان در سنین خاصی خودنمایی میکنند . مردان در مهمانیهای مردانه که هیچ زنی در آن وجود ندارد لباسهای کاملا معمولی به تن میکنند و در مهمانیهایی که زنها هم در آن حضور دارند بهترین لباسها را میپوشند. در مساله خودنمایی زنها باید توجه کرد اگر در این مورد افراط شود، توجه طلبی ارادی محسوب میگردد که یک مشکل روانی است. برخی زنها به خاطر عدم توجه در محیط خانواده و برای خالی کردن عقدههای دل، در محیط بیرون خودنمایی افراطی کرده و لباسهای آنچنانی و تحریک کننده به تن میکنند . یکی از نکاتی که باید به آن توجه کرد این است که معمولا پسرها هنگام دوستی سراغ دخترهایی میروند که خودنمایی افراطی دارند و به اصطلاح عامیانه جلف هستند اما برای زندگی مشترک و ازدواج، دخترهای سنگین و متین را انتخاب میکنند زیرا هیچ پسری دوست ندارد همسرش توسط بقیه مردها بیش از حد نظاره گردد .
مردها هم باید به این نکته توجه کنند که زنها در نگاه اول ممکن است از اینکه به آنها در مورد نحوه پوششان تذکر میدهید ناراحت شوند، اما در کل و اگر شما با لحن مناسب از او درخواست کنید که پوششان را اصلاح کند یا لباسش را عوض کند، همین مساله باعث میشود او احساس کند وجودشان برای شما باارزش میباشد. حتی ممکن است گاهی لباسی را به تن کند که شما از آن قبلا ایراد گرفتهاید. به یاد داشته باشید او این کار را برای لجبازی با شما انجام نمیدهد او میخواهد بداند آیا شما هنوز روی او حساس هستید یا نه؟ بعضی زنها هم میخواهند غیرت مردشان را اینگونه بسنجند !
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی در یک جمع قرار میگیرید همسرتان از هر ترفندی برای خودنمایی کردن و نشان دادن خودش به دیگران استفاده میکند. یکی از نشانههایی که مردان خودشون را در جمع با آن نشان میدهند پرخوری کردن است. مردان وقتی در معرض دید قرار دارند تمایل بیشتری به پرخوری نشان میدهند که این نشات گرفته از همان حس خودنمایی در مقابل دیگران است. این تنها یکی از نشانههای خودنمایی کردن است. خودنمایی از کمبود اعتماد به نفس نشات میگیرد و در زمینههای مختلف خود را نشان میدهد. علت و درمان خودنمایی شوهر شما در مقابل دیگران چیست؟ درمان خودنمایی همسر فقط از طریق تقویت اعتماد به نفس ممکن است.
علت خودنمایی شوهر در مقابل دیگران چیست؟
شوهر شما در مقابل دیگران و افراد غریبه سعی بر خودنمایی دارد و شما از این کار اون رنج میبرید؟ اگر اینگونه هستید بهتر است دلیل این خودنمایی همسرتان را بدانید.
نازیلا خانم به شدت از رفتار شوهرش عصبانی بود. میگفت: « ناصر دوست دارد هر جا میرویم ، شمع محفل باشد. انگار شهوت خودنمایی و جلب توجه دارد. طی این دوسالی که با او ازدواج کردم ، نشده در مهمانیای باشیم یا مهمان داشته باشیم و او تن من را نلرزاند. یک کارهایی میکند که آدم از خجالت آب میشود و میخواهد زمین دهان باز کند او را ببلعد. » از او خواستم مثالهای عینی بزند.
گفت:« آقای مشاور ، شما هم اگر جای من بودید ، هرگز او را نمیبخشیدید. اولاً در مهمانیها جوک بیتربیتی تعریف میکند که خانمها خجالت میکشند و آقایان چشم غره میروند. بعضیها هم رک میگویند نازیلا شوهرت چقدر بیتربیت است. درثانی چشمش به زن جوان یا خوشگل که میافتد ، سر از پا نشناخته سعی میکند توجهش را جلب کند. من میدانم قصدی ندارد وگرنه تا حالا صدبار از او طلاق گرفته بودم. ولی کارش باعث میشود دیگران نظر بدی نسبت به او پیدا کنن و درگوشی یا از سر دلسوزی به من بگویند شوهرت زن باز است یا نظربازی میکند. ولی من که حالش را میدانم فقط خون جگر میخورم و لب از لب باز نمیکنم. چون میدانم وقتی رسیدیم خانه همه چیز از یادش میرود. ولی در یک مهمانی دیگر باز روز از نو ، روزی از نو و باز همان آش و همان کاسه.
در جمع مردها هم همینطور است و میخواهد توجه همه را به خودش جلب کند. میان بحث دیگران میپرد و اجازه نمیدهد حرفشان را بزنند. یک ریز شروع میکند به حرف زدن و توقع هم دارد همه حرفش را تصدیق کنند. اگر یکی متین و مستدل حرفش را رد کند، عصبانی میشود و با شوخی صفت بدی به او نسبت میدهد و او را در جمع تمسخر میکند. هرچند همه میخندند، ولی چون میدانند ممکن است یک روز نوبت خودشان برسد، از برخورد با او خوششان نمیآید. خیلی وقتها متوجه شدم دیگران سعی میکنند با او هم صحبت نشوند یا به محض این که ما را میبینند ، ترش میکنند. هرچه به او میگویم ، دست بردار نیست. گاهی میرود بالای منبر و آنقدر حرف میزند که همه را کلافه میکند. متأسفانه دائم هم از خودش تعریف میکند. آن وقت که به صورت دور و بریها نگاه میکنم ، میبینم همه در حال پوزخند زدن هستند. بعضیها با ایما و اشاره به هم سعی میکنند موضوع را با خنده و شوخی عوض کنند. ولی مگر میتوانند؟! مگر آقا ناصر اجازه میدهد؟ برعکس همه را با نیش و کنایه سر جایشان مینشاند و به سخنرانی مشعشعش ادامه میدهد.
خلاصه دردسرتان ندهم. طوری شده که همه دوستانمان از ما رنجیدهاند. اخیراً هم چندتا مهمانی دادهاند و ما را خبر نکردهاند. هرکسی هم جای آنها باشد این کار را میکند. آدم عاقل که کسی را دعوت نمیکند تا مهمانیاش را به هم بریزد و همه را که برای شادی و تفریح و لذت آمدند، رنجیده روانه خانههایشان کند. حالا به من کمک کنید و بگویید با ناصر باید چه کار کنم. »
در جواب گفتم:« با این مشخصههایی که شما از آقا ناصر تعریف کردید ، معلوم میشود ایشان از احساس حقارت رنج میبرند. یعنی نوعی احساس خودکم بینی دارند که جهت جبران به پرخاشگری، قلدری، سلطه جویی و تمسخر دیگران روی میآورند. آقا ناصر چون از حقارت درونیاش رنج میبرد، نیاز دارد مورد توجه دیگران واقع شود. بنابراین اصلاً به خوب یا بد بودن، زشت یا زیبا بودن آنچه میکند، واقف نیست. اگر هم واقف باشد، برایش اهمیت ندارد. چون به تنها چیزی که فکر میکند، همان برآوردن احساس نیاز مورد توجه دیگران واقع شدن است. این جور آدمها خیلی هم حسود هستند. کافی است کسی حرف درستی بزند و مورد تحسین واقع بشود. آنها این را به مثابه اعلام جنگ به خود و تحقیر خویش میدانند. در نتیجه ستیزه جویانه برخورد میکنند و تا موجبات تحقیر آن فرد را فراهم نکنند ، آرام نمینشینند. خلاصه اینکه به قول شما آقا ناصر به هر ترتیب شده میخواهد شمع محفل باشد.
درمان خودنمایی شوهر شما فقط از یک طریق ممکن است :تقویت اعتماد به نفس. اگر این نکته را رک به ایشان بگویید ، مطمئن باشید آشفته میشوند و با شما دعوا میکنند. پس فقط بگویید آقای مشاور میخواهد از نظر تو هم آگاه بشود. همین جمله گامی برای تقویت اعتماد به نفس شان است. وقتی آمدند، من وظیفهام را میدانم و میدانم با ایشان چطور برخورد کنم. ولی خود شما هم وظیفه سنگینی بر دوش دارید. من فقط میتوانم دیواری را پیریزی کنم. بالا بردنش با خودتان است.
چون همیشه باید سعی کنید:
به ایشان حرفهای خوب بزنید برای کوچکترین کار مثبتی تحسین شان کنید خطاهای کوچک و بی ضررشان را نادیده بگیرید با نگاهی مثبت به آنها با ایشان حرف بزنید از دیگران پیش ایشان تعریف نکنید همیشه از ایشان نزد دیگران تعریف کنید اجازه بدهید آرام آرام به ارزشهای واقعی و مثبت خودش پی ببرد هرگز ایشان را به خاطر ضعفها سرزنش نکنید اگر چیزی خیلی آزارتان داد، همان یک دفعه که به زبان آوردید، برای هفت پشتشان بس است. با این رفتارهای درمان گرانه در طول زمانی به یقین طولانی، تأکید میکنم طولانی، از احساس حقارت و عدم اعتماد به نفس ایشان کم میشود و در نتیجه میتوانند برخوردهای بهتری بکنند و شخصیت مثبتتری از خودشان به نمایش بگذارند.
دوستان من، افرادی مثل آقا ناصر فقط نیستند که به محبت دیدن و ارضای غرور نیازمند هستند. همه ما محتاج هستیم ستایش و تحسین شویم یا از دیگران سخنان خوب و دلگرم کننده بشنویم. همسران از این بابت میتوانند نقش عمدهای در زندگی یکدیگر بازی کنند. هر چند کار شاقی هم نیست. مگر نه اینکه کدبانوان عزیز روزانه میکوشند غذای لازم و کافی به جسم همه اعضای خانواده برسانند؟ پس لطف کنند و برای هر یک به خصوص شوهر گرامی سهمیهای بابت محبت کلامی تعیین کنند. به یقین تغذیه عاطفی و روحی نقش بزرگی در تعالی شخصیت فرد بازی میکند. به این ترتیب به تدریج میتوان شاهد بود بسیاری از رذالتهای نفسانی و اخلاقی فرد از بین برود.
جمعآوری و تنظیم: کاویاب