با این عادتها به هر چه میخواهید دست مییابید
به رویاهایتان فکر کنید و جلو بروید
همیشه هر چه بخواهید را بدست نمیآورید مگر آنکه دیکتاتور باشید. در ارتباط خود با دیگران ممکن است موفقیتها و شکستهایی داشته باشید. ارتباط با دیگران نوعی بده بستان است. اما اینکه بتوانید به آنچه میخواهید دست پیدا کنید به میزان زیادی بستگی به این دارد که دیگران را با خود همسو کنید. به همین منظور چند تن از افرادی که در این زمینه مهارت و تخصص دارند از جمله وکلا، روانشناسان، صاحبان کسب و کار چند راه حل ارائه دادهاند. این راه حلها به شما کمک میکنند به خواسته خود برسید یا حداقل ارتباط موفقی با دیگران داشته باشید.
بپرسید و خاص باشید
این کار بسیار ساده است اما از نظر کارشناسان انجام ندادن آن مانع بزرگی است برای بدست آوردن چیزی که میخواهید. اغلب، افراد چیزی را میخواهند اما آن را دقیقا بیان نمیکنند و یا اصلا بیان نمیکنند. باید به خاطر بسپارید که دیگران نمیتوانند ذهنخوانی کنند. آنها چنان درگیر مسائل خود هستند که نیازهای دیگران را فراموش میکنند. با دیگران مذاکره کنید بگویید چه میخواهید و از آنان نیز بپرسید چه میخواهند. قبل از هر جلسه یا مذاکرهای هر چه مدنظرتان است را بنویسید. وقتی توضیح واضحی نداشته باشید دیگران نمیتوانند به خواسته شما جواب مثبت دهند و همراهتان شوند.
به دیگران کمک کنید با ایده شما همراه شوند
اگر میدانید ایده شما اندکی عجیب و یا حتی شرمآور است، بهتر است از ارائه کل مطلب دست بکشید و ابتدا یک بحثی را آغاز کنید و در ضمن صحبتها به نقشه خود اشارهای کنید. استراتژی رفع مسئولیت: این استراتژی ممکن است کمی زمانبر باشد و به بیش از یک جلسه نیاز داشته باشد اما اگر ایده بزرگی در سر دارید یا نقشه شما نیازی به اجرای فوری ندارد،از این استراتژی استفاده کنید. چرا باید این کار را انجام دهیم؟ وقتی ایده جدید خود را با کسی در میان میگذارید، واکنش اولیه آنها اغلب واکنش تدافعی است. اما اگر آنها را کم کم به سمت ایده خود ببرید، دیگر آنها هستند که میخواهند این کار را انجام دهند نه اینکه به خاطر خواست شما انجام دهند. در بیشتر موارد ممکن است این ایده به نام شما تمام نشود، در واقع به اسم پیشنهاد گروه تمام شود اما مهم نیست. مهم این است که به آنچه میخواهید برسید. بهترین روش برای آغاز بحث این است که هدف کلی خود را بیان کنید اما فضا را برای پرسش و بیان انتقادات باز بگذارید. جملاتی مانند ” نظرتان درباره این چیست؟” یا ” چه راه حلهایی به ذهن شما میرسد؟” این به شما کمک میکند عکسالعمل بهتری از سمت دیگران دریافت کنید. سپس میتوانید بحث را به سمت نقشه خود ببرید، با گفتن جملاتی مانند ” نظرتان چیست که از راه حل x استفاده کنیم؟” یا ” من داشتم به x فکر میکردم. به نظرتان چطور است؟” ممکن است در طول بحث بخواهید ایده شما در راس ایده دیگران قرار داشته باشد. بدون آنکه افراط کنید و جار بزنید که راه حل دیگری بهترین راه حل موجود بوده است اما بازتابهای مثبتی از قبیل ” فکر میکنم پیشنهاد خوبی است” یا ” فکر خوبی است، تا به حال به این فکر نکرده بودم” موجب میشود دیگران احساس خوبی پیدا کنند و راحتتر ایده شما را بپذیرند.
حواستان به کلامتان باشد
وقتی درباره چیزی که میخواهیم صحبت می کنیم، احتمالا توجه به مسائل دیگر سخت میشود. اما گاهی حرف ما شنیده نمیشود زیرا توجهی به کلماتی که به کار میبریم نداریم و از واژگان نادرستی استفاده میکنیم. ارتباط، چه از نوع کلامی و چه از نوع غیرکلامی نقش مهمی در هر مکالمه دارد. به خصوص مواقعی که میخواهید دیگران را با ایده خود همسو کنید باید از به کار بردن واژگانی که در دیگران واکنش تدافعی ایجاد میکند بپرهیزید، چرا که در این صورت آنها احتمالا با شما موافقت نخواهند کرد. آسانترین و موثرترین راه، به کار بردن واژه من یا ما به جای تو است. مثلا به جای آنکه بگویید ” تو باید وظایف مربوط به خود را انجام دهی” بگویید ” من تمایل دارم نحوه تقسیم کار را تغییر دهم”. در حالت اول، این جمله حالت تهاجمی در دیگران برمیانگیزاند اما در حالت دوم شما یک پیشنهاد ارائه میدهید که دیگران میتوانند درباره آن بحث کنند و در نهایت با شما همسو شوند. ارتباط کلامی و به کار بردن جملات به طور عینی مفید هستند اما تا زمانی که این موضوع را القا نکند که دیگران کم و کاستی دارند. به جای ارزیابی شرایط، شرایط را توصیف کنید و هیچ کس را سرزنش نکنید. پس به جای آنکه بگویید ” چون تو به خودت زحمت کار کردن نمیدهی کار ما تا فردا تمام نمیشود” بگویید ” مهلت این پروژه تا فرداست و به نظر میرسد ما کمی عقب هستیم و من امیدوارم بتوانیم راهی پیدا کنیم که کارها را به شیوه درستی تقسیم کنیم”.
خوب بشنوید
همه میشنوند اما هرکسی شنوای فعال نیست. تحقیقی در دانشگاه مینسوتا نشان داده است که در عرض ۸ ساعت، یک سوم از چیزهایی که شنیدهایم را فراموش میکنیم. با گذشت دو ماه ۷۵% اطلاعات را از دست میدهیم (یعنی از یک گوش میشنویم و از گوش دیگر بیرون میآوریم). مردم فکر میکنند که در حال گوش دادن هستند اما در واقع آنها منتظرند نوبتشان شود تا چیزی بگویند. اگر فقط منتظرید تا نوبت حرف زدنتان برسد، اطلاعات مهمی را که میتواند به ایده شما کمک کند از دست میدهید، مثلا بسیاری از پرسش ها و نگرانیهای طرف مقابل که اگر گوش میدادید، میتوانستید به آنها جهت داده و یا برطرف کنید. خوب شنیدن مانند مدیتیشن است، شما نیاز دارید که به افکار طرف مقابل انسجام بخشید و با او در لحظه حضور داشته باشید. این چطور امکانپذیر است؟ اول از همه گوشی هوشمند خود را کناری بگذارید. زیرا تا زمانی که پیام یا ایمیلهایی که برایتان میآید حواستان را پرت کند، نمیتوانید تمرکز کنید. وقتی از شر تکنولوژی راحت شدید، میتوانید صورت به صورت با طرف مقابل صحبت کنید، نیازی نیست به چشمهای او خیره شوید اما چشمها میتوانند نقطه کانونی برای تمرکز باشند، بنابراین دیگر نیازی نیست برای تمرکز، چشمها را در فضا بچرخانید. هر چند وقت یکبار واکنشی به سخنان طرف مقابل نشان دهید تا مطمئن شود پیام او را دریافت کردهاید. سپس شما میتوانید سخنان خود را در جواب او ادامه دهید.
درخواست کمک کنید
به دلایلی افراد برایشان بسیار سخت است که از دیگران درخواست کمک کنند. اما تمام کارشناسان بالاتفاق معتقدند که درخواست کمک کردن مسئله چندان بزرگی نیست، این اصلا نشانه بد بودن، حماقت و یا بیکفایتی شما نیست، در عوض این به شما کمک میکند به آنچه میخواهید برسید. اعتراف به اینکه نیاز به کمک دارید شما را ضعیف نمیکند بلکه نشانه انسانیت شماست. اصلا اعتراف به این موضوع چیز ترسناکی نیست . میدانید چرا؟ چون همه این را میدانند. تحقیقی در دانشگاه استنفورد نشان داده است که ما همیشه اشتیاق دیگران برای کمک به خودمان را دست کم میگیریم.
ارتباطات خود را با دیگران در اولویت قرار دهید
ما به دیگران برای حمایت یا تایید ایدههایمان نیاز داریم به خصوص وقتی آنها بر بیش از یک نفر تاثیرگذارند مانند یک خانواده یا تیم در محل کار. میتوانید باهوشترین و سختکوشترین کارمند باشید اما وقتی که تنها در گوشهای کار میکنید و نمیخواهید همکاران، رئیس، مدیر رده بالایی یا حتی آشنایان و بستگان خود را بشناسید، در زمان اجرایی کردن ایدههای خود با مشکل مواجه خواهید شد. طبعا افراد به کسانی که بیشتر میشناسند اعتماد میکنند، هر قدر هم که ایده شما خوب باشد. آیا سرکار کم حرف هستید یا در جشن و شادیهای همکاران شرکت نمیکنید؟ راه حل آن این است: باید نسبت به اطرافیان خود کنجکاو باشید و میتوانید این کار را با جزئیات کوچک آغاز کنید. مثلا از آنها بپرسید کجا زندگی میکنند یا دوست دارند آخر هفته چه کاری انجام دهند. همین که احساس راحتی کردید و رابطه ساخته شد پیشنهاد یک نهار و یا یک گپ عصرانه بدهید. افراد همیشه به دنبال شادترین شخص در محیط هستند و این شخص در واقع کسی است که به دیگران توجه و علاقه نشان میدهد.