همسر عزیز در زندگی مشترک به این نکات توجه کنید

از تحقیر یکدیگر بخصوص در جمع خودداری نمائید: یکی از راه‌های ایجاد عشق و علاقه بین زن و شوهر، احترام به شخصیت طرفین است و خودداری از تحقیر یکدیگر به خصوص در جمع می‌باشد. زنان سعی نمایند از تحقیر شخصیت همسر خود خودداری نمایند، به هر عنوانی که باشد. بعضی از زن‌ها با چشم و همچشمی موفقیت مرد دیگر را که می‌بینند رو به شوهر می‌کنند، می‌گویند: من می‌دانستم تو از اول عرضه نداری، تو به هیچ جا نمی‌رسی و … مرد هم با دیدن یک زن کدبانو و با دست پخت خوب و با چهره‌ای آراسته، رو به همسرش می‌کند، می‌گوید: تو هیچی بلد نیستی، این چه غذایی است که پختی و این چه قیافه‌ای است که درست کرده‌ای؟

یکی دیگر از مصادیق تحقیر شخصیت زن و شوهر، عدم احترام به ذوق و سلیقه یکدیگر است، اگر مرد هدیه‌ای برای همسر خود تهیه کرد، به هر مناسبتی، زن باید او را به خاطر این سلیقه و انتخاب این هدیه، رنگش، جنسش و دوختش و قیمتش تحسین کند، مرد هم باید در انتخاب جابجایی و دکوراسیون خانه ضمن اینکه دخالتی نکند، سلیقه همسرش را تحسین کند و یا بر انتخاب نوع غذا و پخت آن او را تشویق کند.

از دخالت دادن دیگران در زندگی خود جلوگیری نمائید

خانم و آقای عزیز! اگر می‌خواهید زندگی سعادتمندی و خوبی در کنار هم داشته باشید و هر یک عاشق دیگری باشد و این عشق و علاقه روز به روز شعله ورتر شود باید از دخالت دادن دیگران در زندگی خود پرهیز نمایید. به نمونه‌ای از دخالت عمو در زندگی برادرزاده‌اش دقت نمایید: این چه زنی است که گرفتی؟ مرد باید این قدر جلوی زنش کوتاه بیاید تا او هر کاری دلش خواست بکند؟ آخر به تو می‌گویند مرد زندگی؟ خجالت نمی‌کشی زنت برای تو تعیین تکلیف می‌کند؟ از برادرت یاد بگیر، ببین چطوری افسار زندگی‌اش را در دست گرفته…. آره عموجان می‌بینی که به چه بدبختی بزرگی دچار شده‌ام، کاش هیچ وقت زن نمی‌گرفتم. این زن مرا بیچاره کرده، صبح می‌رود بعد از ظهر می‌آید من هم به خدا خسته شده‌ام. به این می‌گویند دخالت بی مورد از طرف عمو و دخالت پذیری از جانب برادرزاده.

گاه این دخالت‌ها از سر دوستی و خیرخواهی است که باز هم اختلاف ایجاد کرده و موجب تباهی یک زندگی می‌شود. اگر این برادرزاده به جای گفتن جملاتی که در بالا نقل شد می‌گفت: عموجان با تمام احترامی که برای شما قائل هستم از دلسوزی شما تشکر می‌نمایم اما مایل نیستم درباره این موضوع صحبت کنیم و بعد رشته کلام را به موضوع دیگری تغییر می‌داد و ضمن حمایت از همسر خود به عنوان یگانه حامی او، اعتماد و محبتش را نیز به خود جلب می‌کردتا از تکرار دخالت‌های بعدی جلوگیری به عمل می‌آورد. تنها راه جلوگیری از این نوع دخالت‌ها عوض کردن رشته کلام به موضوع دیگر است.

متاسفانه بعضی از پدر و مادرها نگهدار راز فرزندانشان نیستند و به راحتی سفره اسرار زندگی آنان را پیش چشم دیگران می‌گشایند. در اول زندگی بهتر است که وظیفه جلوگیری از مداخله فامیل پسر به عهده زوج و همین وظیفه در مقابل وابستگان دختر به زوجه سپرده شود. و باهم توافق نمایند که حرف‌های دیگران را گوش بکنند و به آن اهمیت و ترتیب اثر ندهند.

به نیازهای عاطفی یکدیگر توجه کنید.

به همسر خود وفادار باشید

یکی دیگر از راه‌های عاشق کردن همسر خود نسبت به خود افزایش حس وفاداری و اعتماد است. زن و شوهر باید به هم وفادار باشند و به هم اعتماد داشته باشند. نگذارند دیگران این وفاداری و اعتماد را سست نمایند. زینت این بخش سخنان دلسوزانه رهبر فرزانه انقلاب است که توجه شما زنان و مردان جوان را به آن جلب می‌نمایم:

• اگر می‌خواهید محبت طرف مقابل‌تان به شما زیاد باشد، وفاداری کنید. حس اعتماد او را جلب کنید یکی از چیزهایی که محبت را در خانواده به کلی به هم می‌ریزد بی‌اعتمادی زن و شوهر به یکدیگر است.

وفاداری خیلی مهم است. اگر زن احساس کند شوهرش به او وفادار است و شوهر احساس کند زنش به او وفادار است، این خود به وجود آورنده محبت است. محبت که به وجود آمد، آن وقت خانواده پایدار خواهد ماند. اعتماد یک امر قراردادی نیست که بیا من به تو اعتماد کنم، تو به من اعتماد کن. این طوری نیست. اعتماد را باید جلب کرد. با خوبی عمل، با رعایت اخلاق، با رعایت آداب، با رعایت حدود و ثغور و موازین شرعی.

زن و شوهر براساس آنچه در زمان عقد به هم قول دادند باید وفادار باشند. امروزه بیشترین گلایه خانم از بی‌وفایی و عدم وفاداری شوهران‌شان است که ما با همه سختی و نداری شوهرمان ساختم و تحمل کردم به امید روزی که در کنار هم آرامش پیدا کنیم و در خوشبختی به روی ما باز شود ولی آقایان سرقول و قرار خود نبودند.

کمک کار همسر خود باشید

راه دیگر عاشق کردن همسر خود این است که زن و شوهر همدیگر را در امور مربوط خود کمک کنند، زن، مرد را در امور خودش حتی در امور بیرون منزل با مشورت و مشاوره و تشویق و تحسین کمک کند و مرد احساس کند که تکیه گاهی دارد و آن هم همسر دلسوز و مهربان اوست. مرد هم باید در امور منزل به همسر خود کمک کند، آن را ناشی از ضعف و یا اصطلاح غلط زن ذلیل نداند و این را برگرفته از سیره بزرگان دین بداند که در راس آن، پیامبر عظیم الشان اسلام و شخص اول جهان اسلام بعد از رسول الله یعنی حضرت علی (ع) بداند، زن و شوهر باید الگوی خود را این دو بزرگوار بدانند و زندگی را علوی و فاطمی کنند. واقعا زنانی که ادعا می‌کنند مسلمان و شیعه حضرت زهرا (س) هستند، باید نسبت به همسران‌شان همانند علی(ع) و حضرت زهرا (س) و یا همانند فرزند گرامی ایشان حضرت امام باشند. شهید محلاتی نقل می‌کرد که حضرت امام به ما می‌فرمودند:

• طلبه‌ها نباید شب در منزل درس بخوانند بلکه باید در خدمت خانواده باشند.

جهت تکمیل بحث در این قسمت به سخنان رهبر معظم انقلاب به عنوان یک معلم اخلاق اشاره می‌شود که امید است مورد توجه و عمل زوج‌های جوان قرار گیرد:

• کمک واقعی به دیگری این است که دو نفر غم‌ها را از دل هم برطرف کنند. هرکس در دوره زندگی‌اش، گرفتاری پیدا می‌کند، غمی پیدا می‌کند، مشکل پیدا می‌کند، ابهامی پیدا می‌کند، تردیدی پیدا می‌کند. هرکدام از دو نفر در چنین موقعیتی باید به کمک همسرش بشتابد و به او کمک کند و غم را از دل او بردارد، او را راهنمایی کند.

وظایف داخل خانه زنان نه اهمیتش کمتر از وظایف بیرون است و نه اینکه زحمتش کمتر است، شاید زحمتش بیشتر هم باشد. او هم برای اینکه محیط خانه را اداره کند، به تلاش و کوشش احتیاج دارد، چون مدیر داخل خانه زنان هستند. آن کسی که اداره می‌کند، کدبانو، یعنی آن کسی که محیط خانواده تحت اشراف اوست، تحت نظارت  و تدبیر و مدیریت اوست، خیلی کار پرزحمتی است، خیلی کار ظریفی است.

زن توی خانه که بیکار نیست، یک عده‌ای خیال می‌کنند، زن در خانه بیکار است، نخیر زن توی خانه بیشترین و سخت‌ترین و ظریف‌ترین کارها را انجام می‌دهد. بعضی از کارهای خانه خیلی سخت است، بچه داری از آن کارهای سخت است. شما هرکاری را در نظر بگیرید که خیلی دشوار باشد، درمقابل بچه داری در واقع آسان است. بچه داری هنر خیلی بزرگی است، مردها یک روز هم نمی‌توانند این کار را انجام دهند. زن‌ها با دقت، با حوصله و با ظرافت این کار بزرگ را انجام می‌دهند. خداوند متعال در غریزه آن‌ها این توان را قرار داده است ولی همین بچه داری کار سختی است که ایشان را فرسوده می‌کند و واقعا از پا می‌اندازد.

منبع: برگرفته از کتاب (چهل کلید طلایی)