خشم و عصبانیت چه فرقی باهم دارند؟

خشم یک احساس است و عصبانیت یک رفتار ناشی از احساس خشم.

کنترل خشم یا فرو خوردن خشم

این برخورد با خشم بسیار ویرانگر بوده و موجب بیماریها و گرفتاریهای روانی فراوانی میشود…پس به هیچ عنوان ما قرار نیست خشم خودمونو بخوریم چون خوردن آن دقیقا مانند خوردن سم و زهر به داخل بدن روانی ماست.

ابراز خشم

وقتی است که شما صمیمانه و صادقانه با لحنی آرام و مودبانه موضوع ناراحت شدنتان را با طرف مقابل در میان میگذارید

عصبانیت

وقتی که شما خشم خودتونو بصورت رفتار پرخاشگرانه یا داد زدن و یا ناسزا گفتن و یا برخورد تند و تیز ابراز میکنید در واقع سم و زهر داخل بدن خودتونو به بدن دیگران وارد میکنید . این از نظر اخلاقی کاری بسیار زشت و ناپسند و شدیدا غیر اخلاقی است.این رفتار پیامدهای بلند مدت زیادی داشته و باعث میشه کینه و دشمنی در دل اطرافیان نسبت به شما ایجاد بشه.

مدیریت خشم

این روش یک روش مفید و بسیار درست و علمی در برخورد با خشم است که استفاده از آن نیازمند آگاهی و دانایی و تا حدودی سلامت روانی میباشد، به عنوان یک تمثیل در این روش ما بجای اینکه اجازه دهیم رودخانه خروشان خشم باعث خرابی و ویرانی سازه های ما شود یک سد جلوی این رودخانه بنا میکنیم و از نیروی این آب خروشان در جهت کشاورزی یا بهبود بهتر شرایط و اوضاع استفاده میکنیم. در بحث مدیریت خشم بسیار گسترده و وسیع بوده که در اینجا به ذکر چند نکته از آن بصورت خیلی خیلی خلاصه اکتفا میکنیم.

اولا اینکه سعی کنید موضوع رو به درستی بفهمید ممکنه برداشت منو شما از موضوع اشتباه باشه بعد سعی کنید موضوعو به درستی طرح کنید چون خیلی از اوقات موضوعات مورد بحث به درستی فهمیده شده ولی به درستی طرح نمیشوند سپس دقت کنید که موضوعات طرح شده را به درستی درباره شان بحث کنید و همیشه در بحثها بجای اینکه انگشت اتهام شما به سمت طرف مقابل باشد و سعی در متهم سازی او داشته باشید هدف و نگرشتان به سمت حل و فصل مساله باشد و در بحثها و گفتگو ها هدفتان برنده شدن نباشه بلکه زمانی شما موضوع رو تونستین حل کنید که دو طرف بحث برنده و راضی و خوشحال بحث رو به پایان برسونند.

اما اگر نتونستین موضوعو بفهمید و طرح و بحث و حل کنید سعی کنید شرایط و موقعیتتونو تغییر بدین و اوضاع رو دگرگون کنید تا دوباره درگیر این مشکل و موضوع و مساله نشوید.ولی اگر نتوانستین اوضاع را تغییر دهید سعی کنید واقعیت موجود را به عنوان یک واقعیت تلخ بپذیرید و خودتونو باهاش سازگار کنید.اما در آخر اگر نتوانستین موضوع و مشکلو بفهمید یا طرح کنید یا بحث کنید یا حل کنید یا تغییر دهید یا بپذیرید تنها راه حلی که برای شما مونده بی حسی و بی احساسی است….مثل زمانی که شما را به اتاق عمل میبرند که تنها درخواستتون از دکتر اینه که “لطفا منو بی حس و بیهوش کنید که درد عمل رو حس و احساس نکنم…..به قول دکتر هلاکویی تنها راه حلی که برامون میمونه کوری و کری و لالی و خری هستش.

منبع succes.ir
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.