با کمبود اعتماد به نفس در رابطه عاطفی چه کنیم؟
برای ادامه زندگیتان اعتماد به نفستان را بالا ببرید
رابطه عاطفی بین دو نفر زمانی از استحکام و قدرت کافی برخوردار است که دو طرف صادقانه و عاشقانه با هم کنار بیایند و اشکالات یکدیگر را نبینند. اما هستند افرادی که به دلیل عدم اعتماد به نفس کافی و احساس ضعف در خود همیشه در فکر و ذهن خود در مورد رابطه عاطفی که با همسرشان دارند دچار تردید میشوند و خود را مورد پسند همسرشان نمیبینند و احساس خطر میکنند. این افراد مداوم با خود میگویند که همسرم از من خوشش نمیآید، من زیبایی که مورد نظر همسرم است را ندارم و بسیاری از این جملات که در نهایت باعث ایجاد مشکل در رابطه عاطفی آنها میشود.
شاید شمایی که بارها و بارها طعم شکست عاطفی را چشیدهاید، توپ را توی زمین کسانی بیندازید که لایق محبت هایتان نبودهاند. اما واقعیت این است که خود شما بیشتر از هر کسی باعث تنها ماندن هایتان شدهاید. شمایی که احساس ناامنی را با خود به رابطهتان با همسرتان بردهاید، نه تنها خود را از لذت تجربه کردن « عشق آرام و برابر » محروم کردهاید، بلکه باوجود همه دست و پا زدن هایتان نتوانسته اید با احساستان رابطه زناشویی ماندگاری را بسازید. اگر شما هم ویژگی های زیر را دارید، معنایش این است که دلبستگی را با چاشنی احساس ناامنی تجربه میکنید و این بار هم نمیتوانید مردی که در کنارتان ایستاده را صددرصد متعلق به خود کنید.
والدین عزیز دختران با اعتماد به نفس تربیت کنید.
چرا اینقدر احساس ناامنی میکنید؟
هرقدر هم که بزرگ شوید، کودکیتان رهایتان نمیکند. همه ما در سالهای کودکی ، در شرایطی قرار گرفتهایم که بر رابطهمان با والدین و اطرافیانی که تاثیری انکارناپذیر بر زندگی و شخصیتمان گذاشته اند، اثر گذاشته اند. شاید تصور کنید حالا که از آن روابط بیرون آمدهاید و خودتان در حال شکل دادن به زندگیتان هستید، میتوانید اثرشان را هم خنثی کنید و آن طور که دوست دارید زندگی کنید؛ اما واقعیت این است که گذشته شما به راحتی دست از سرتان برنمیدارد.
اگر در سالهای کودکی، الگوی دلبستگی ایمن در شما شکل نگرفته باشد و به هر دلیل دوست داشتن، دلبستگی و وابستگی را همراه با اضطراب ، احساس ناامنی و ترس از طرد شدن تجربه کرده باشید، بعید است که امروز بتوانید بدون این احساسها یک رابطه عاطفی را تجربه کنید.
دنبال تایید میگردید؟
اگر در رابطهتان احساس ناامنی کنید، همیشه نگران قضاوتی که همسر یا نامزدتان روی حرفها و رفتارهایتان دارد، خواهید بود و بعد از هر کار یا حرفی، دنبال مهر تاییدی که او میتواند بر رفتارهای شما بزند، خواهید بود. مثلا وقتی تصمیمی درمورد خرج کردن پول هایتان را با او در میان میگذارید، فورا میپرسید «فکرم احمقانه بود؟» یا وقتی برایش درمورد فعالیتهای روزانهتان حرف میزنید، هنوز حرف هایتان کامل نشده میگویید «با حرفهای تکراری ام حوصله ات را سر بردم؟» این تلاش حتی برای تایید شدن ظاهری هم ادامه خواهد داشت. مثلا وقت رفتن به مهمانی بارها از او میخواهید درمورد لباس و آرایش تان نظر دهد و شما را از اینکه به نظرش ایده آل هستید مطمئن کند.
مدام همراه او هستید
نمیتوانیم باور کنیم که عشق بیش از اندازه دلیل اصرار شما به تمام وقت با هم بودن است. شاید خودتان هم ندانید که تلاش تان برای وقت گذراندن ۲۴ساعته با او، نشانه احساس ناامنی است که در وجود شما ریشه دوانده است. شما کنار هم زندگی میکنید، در ساعات کاری مدام با هم حرف میزنید و تلگرام بازی میکنید، بدون هم نه تنها سفر نمیروید که حتی پاساژگردی هم نمیکنید. شما با هم جنسهایتان قرار نمیگذارید و کافه نمیروید و اگر همسر یا نامزدتان در یک مهمانی نباشد، شما هم فکر رفتن به آن را از سرتان بیرون میکنید.
شرلوک هولمز هستید؟
آدمهایی که عشقشان با چاشنی احساس ناامنی همراه است، همیشه نگران اتفاقهایی که در پشت پرده رابطه عاطفی شان میافتد، هستند. آنها با تماسهای لحظه به لحظه همسر یا نامزد شان را کنترل میکنند، گوشی تلفن همراه و حتی جیبهایش را چک میکنند و وقتی در مهمانی او را کنار فردی که از نظر خودشان میتواند یک رقیب بالقوه باشد میبینند، حتی اگر واکنش ظاهری نشان ندهند، ذهن شان به هم میریزد و مثل یک کارآگاه به دنبال نشانههایی برای تایید فرضیه شان میگردند یا برای دور کردن کسی که دوستش دارند از این رقیب فرضی تلاش می کنند.
فکر میکنید کاسهای زیر نیم کاسه است؟
بی اعتمادی یکی از مشخصههای اصلی این افراد است. آنها در یک رابطه عاطفی هیچ وقت معنای واقعی آرامش و عشق را نمیفهمند، چراکه در بهترین لحظات با هم بودن شان تصور میکنند دل و ذهن همسر یا نامزد شان جای دیگری است. اگر شما هم به درد این افراد مبتلا باشید، نمیتوانید به حرفها، ادعاهای عاشقانه یا قولهایی که شریک زندگیتان به شما میدهد، اعتماد کنید و مدام با این تصور که «همه چیز به زودی از هم میپاشد» دست به گریبانید.
خودتان را زود میبازید؟
هر بار که میخواهید با نامزدتان بیرون بروید، چیزی در ذهنتان میگوید که زن رویایی او نیستید؟ دهها بار لباس تان را عوض میکنید و دست آخر ذهنتان به شمایی که مقابل آینه ایستادهاید میگوید زشت تر، بدلباس تر و بدهیکل تر از آن هستید که مردی مثل او بتواند عاشقتان شود؟ بی اعتمادی به خود یکی دیگر از ویژگیهای چنین آدم هایی است و اگر شما یکی از آنها باشید، حتی در صورت تایید نامزد یا همسرتان باز هم مطمئن نخواهید بود که شایستهترین فرد جمع برای مرد زندگی تان خود شما هستید.. اینکه چقدر ذهن شما واقعیت را به زبان میآورد را نمیدانیم، اما میدانیم که شما وقتی مقابل نامزدتان قرار میگیرید، نمیتوانید نسبت به چیزهایی که از این ذهن بدگو شنیده اید بی تفاوت باشید و جلوی تاثیری که بر رفتار شما میگذارد را بگیرید. این تاثیر گاهی با بی اعتماد به نفس بودن قابل توجه شما خود را نشان میدهد و گاهی هم با ترسی آزاردهنده که شما را به سمت کنترل شدید نامزدتان هل میدهد.
خودتان را آزاد کنید
واقعیت این است که گذشته عاطفی شما نه تنها به شکل برقرار کردن ارتباط تان تاثیر میگذارد، بلکه در ناخودآگاه تان برای شما تعیین تکلیف میکند و بی آنکه بدانید شما را با کسی وارد رابطه عاطفی میکند که میتواند همان گذشته را برایتان تکرار کند. همین اتفاقاتی که به ظاهر خارج از خواست و برنامه ریزی شما میافتد، باعث میشود که باوجود نیاز شدیدی که به داشتن یک تکیه گاه عاطفی دارید، بارها طعم جدایی و طرد شدن را بکشید یا در رابطهای ماندگار شوید که در آن احساس امنیت نمیکنید. پس اگر این اتفاقها بیشتر از دیگران برای شما میافتد، به سهم گذشته تان در ایجاد شان شک کرده و با کمک یک روانشناس برای کند و کاو گذشته و کم کردن تاثیرهای منفی اش در زندگی عاطفیتان تلاش کنید.
مشکل را حل کنید
چه شما خودتان را در این رابطه باخته باشید و چه شریک زندگیتان به این مشکل دچار باشد، نباید خیال کنید که همه جای جهان آسمان همین رنگ است و همه آدمها اینقدر سخت عاشقی میکنند. شما میتوانید در هر یک از این دو صورت، مشکل را حل کنید و عاشقی را برای خودتان و کسی که دوستش دارید آسانتر کنید.
راههای افزایش اعتماد به نفس در زندگی مشترک
برخی از راههای موثر برای افزایش اعتماد بنفش در زندگی مشترک عبارتند از:
- ریشه ترسهای خود را در خاطرات کودکیتان جستجو کنید
- آیا واکنش ناشی از ترستان به انتقادهای همسرتان سرزنشهای پدرتان را در دوران کودکی به یادتان میآورد؟پ
- آیا وقتی همسرتان در وسط جمله حرفتان را قطع میکند و میرود، مادرتان را به یاد میآورید که در سن ۶ سالگی بدون توجه به اشکهایتان شما را تنها گذاشت؟
احساسات منفی گذشته را به زندگی مشترکتان وارد نکنید
پس از آن که توانستید نقطهها را به درستی به هم وصل کنید و تصویری واضح به دست بیاورید، مدتی با خودتان و احساساتتان خلوت کنید و تمام احساسات منفی را به گذشته، به همان جایی که به آن تعلق دارند، برانید. در را به روی خاطرات گذشته ببندید، کلید این در را به دوردست پرتاب کنید و به راه خودتان ادامه بدهید.
رفتارهای عزت مندانه خود را مرور کنید
به لحظاتی فکر کنید که مانند یک فرد بزرگسال با اعتماد به نفس عمل کردهاید و سرشار از عزت نفس بودهاید؛ خاطرات غرورآمیز خود با دوستان نزدیک، همکاران، به عنوان پدر یا مادر و … را مرور کنید. در خاطره خود غرق شوید و به یاد بیاورید که چقدر در آن لحظه و در آن فضا به خودتان افتخار کردهاید.
با تکرار رفتارهای عزتمندانه اعتماد به نفس خود را تقویت کنید
پس از به یادآوری این خاطرات شیرین و زنده کردن حس اعتماد به نفس خودتان را در شرایط فعلی، در زندگی مشترکتان قرار دهید. صرف نظر از اتفاقاتی که ممکن است در زندگی زناشوییتان به وجود بیاید، دوباره آن فرد بااعتماد به نفس و مستقل را به روی صحنه زندگی بیاورید.
جمعآوری و تنظیم: کاویاب