چگونه نقاط قوت خود را بشناسیم؟

اگر می خواهید در هر چیزی بهترین باشید، تنها از بین بردن نقاط ضعف کافی نیست. شما باید از نقاط قوت خود نیز استفاده کنید. وقتی آلبرت انیشتین در امتحان زبان فرانسه رد شد، اگر می خواست تمام تمرکز خود را بر مهارت زبان خود معطوف کند هیچگاه یک فیزیکدان نمیشد. جی کی رولینگ (J.K. Rowling) می داند که بسیار شلخته است، او اگر میخواست تنها بر روی تمیز و منظم بودن تمرکز کند، شاید هیچگاه مهارت داستان نویسی خود را در نوشتن داستان هری پاتر پیدا نمی کرد.

قبل از آنکه بخواهید نقاط قوت خود را به کار ببندید، ابتدا باید آنها را بشناسید. میلیون ها نفر در سراسر دنیا برای شناخت توانایی های منحصر به فرد خود، آزمون های خودارزیابی مانند آزمون گالوپ (Gallup’s StrengthsFinder) را انجام می دهند. پس از آنکه به سوالاتی مبنی بر اینکه چه کارهایی را بهتر انجام می دهید، جواب می دهید، گزارشی از استعدادهای اصلی شما ارائه می دهد. وقتی من در سال ۲۰۰۴ این آزمون را انجام دادم، متوجه شدم مهربانی و سخاوت از نقاط قوت مهم من هستند.

با این وجود از خودم هم سوال کردم. آیا من واقعا سخاوتمندم یا دوست دارم خودم را اینگونه ببینم؟ وقتی نتایج یک تحقیق را مطالعه کردم متوجه شدم که چرا دیرباور هستم. این تحقیق که توسط Nick Epley و David Dunning انجام شده نشان می دهد افراد اغلب سخاوتمندی خود را دست کم می گیرند و این فقط مختص به ویژگی سخاوتمندی نیست بلکه آنها معمولا قضاوت اشتباهی در خصوص توانمندی های خود در بسیاری حوزه ها و وظایف دارند: از تفکر منطقی و استدلال گرفته تا مهارت ریاضی. حتی وقتی این توانایی های خود را می شناسند آن را جدی نمی گیرند.

وقتی این آزمون را انجام دادم و متوجه خصلت سخاوتمندی خود شدم، به موفقیت هایی که در کمک کردن به دیگران داشته ام اندیشیدم و شکست های خود را در تلاش برای کمک به دیگران نادیده گرفتم.

اگر می خواهید نقاط قوت خود را بشناسید باید دیگران را همچون آینه ای مقابل خود قرار دهید. وقتی انعکاس تصویر خود را از نگاه دیگران می بینید، می توانید استعدادهای منحصربه فرد خود را بشناسید. در تحقیقی که توسط Robert Quinn ، Jane Dutton، Gretchen Spreitzer و Laura Morgan Roberts انجام شده است، این آینه را با عنوان “بازنمایی خود” معرفی کرده اند. برای به دست آوردن تصویر بازنمایی شده خود به همه کسانی که می شناسید ایمیل یا پیام بدهید و از آنها بخواهید درباره مواقعی که شما در بهترین حالت خود هستید بگویند سپس با استفاده از پاسخ ها تصویر یا پرتره ای از توانایی های خود بسازید. بسیاری از افرادی که این تمرین را انجام داده اند، از آن به عنوان چیزی که چشمان آنها را باز کرده و زندگی شان را تغییر داده، یاد کرده اند. این تمرین شامل مراحل زیر می باشد:

• منابع و بازخوردهای خود را انتخاب کنید: ۱۰-۲۰ نفر از کسانی را که در طول زندگی شما را خوب می شناسند شناسایی کنید و از آنها بخواهید بنویسند شما چه زمان هایی در بهترین وضعیت خود قرار دارید؟
• الگوی نقطه ای: همین که پاسخ ها را دریافت کردید، وجوه مشترک را از میان نوشته های متعدد که به دستتان رسیده استخراج کنید. فهرستی از این وجوه مشترک تهیه کنید و مثال های مربوط به هر کدام را مقابل آن بنویسید و همچنین هرآنچه آنها درباره نقاط قوت شما گفته اند.
• تصویر پرتره خود را بسازید: از این اطلاعات استفاده کنید و تصویر واضحی از خود زمانی که در بهترین حالت خود هستید، بسازید.
• نقاط قوت خود را اجرایی کنید. در خصوص اینکه چگونه و چه وقت از این نقاط قوت خود استفاده کنید، یک برنامه ریزی عملی ترتیب دهید.

وقتی به دنبال منابع اطلاعاتی خود هستید، تنوع را رعایت کنید. بهترین منابع، مخلوطی از مخاطبان شخصی و حرفه ای شما هستند. مطالعات نشان داده است بازخوردها زمانی انرژی دهنده و کارآمد خواهند بود که از گروه های مختلفی از دوستان، اعضای خانواده، همکاران و مربیان به دست آمده باشد که می توانند تصویر جامعی از توانمندی های شما ارائه دهند.اما منابع خوب لزوما به معنای بازخوردهای خوب نیست.

وقتی بازخوردها نتیجه معکوس می دهد معمولا به دلیل آن است که خیلی مشخص و روشن نیستند. ممکن است شنیدن اینکه شما فردی سخاوتمند و خلاق هستید خوب باشد، اما دریافت یک راه حل مشخص که چگونه می توان به طور موثر به کسی کمک کرد یا دریافت ایده عملی مانند نحوه نوشتن رمان ، مفیدتر است. برای آنکه نقاط قوت خود و شرایطی که می توانید از آنها به طور موثر استفاده کنید را بشناسید، نیاز به نمونه های ملموس دارید. تاثیر این کار بسیار قوی تر از تمرین های بازخورد ۳۶۰ درجه است که در آن افراد به صورت انتزاعی و بسیار کلی به هم رای می دهند. وقتی تمرین گفته شده را انجام می دهید و افراد نظرات خود را درباره شما می گویند، از برخی از آنها متعجب خواهید شد که درباره توانمندی های شما می گویند که فکر نمی کردید دارای آن باشید یا تجربه ها و خاطراتی که از یاد برده بودید.

دریافت این نظرات بسیار هیجان انگیز است اما اگر نقشه ای برای استفاده از نقاط قوت خود نداشته باشید، هیچ سودی نخواهد داشت. در مطالعه ای که توسط روانشناس مارتین سلیگمن Martin Seligman انجام شده بیان شده است که افرادی که نقاط قوت خود را شناختند به طور موقت خوشحال ترند و کمتر افسرده هستند اما این تغییر حالت ها همیشگی نیست. تنها کسانی که توانمندی های خود را شناسایی کرده و آنها را مورداستفاده قرار داده اند، منافع پایداری از آن حاصل کرده اند. آنها تا ۶ ماه بعد همچنان شاد هستند و کمتر احساس افسردگی می کنند.

اگر ما تنها به آینه توانمندی های خود نگاه کنیم، احتمال سقوط به ورطه نارسیسیم (خودپرستی) وجود دارد. می خواهیم بدانیم آیا شناسایی نقاط ضعف نیز همین نتیجه را دارد، از آشنایان خود بخواهید درباره مواقعی که در بدترین وضعیت خود هستید بنویسند و نقشه ای برای بهبود و برطرف کردن نقاط ضعف خود بچینید (یا حداقل یاد بگیرید چگونه نقاط ضعف خود را مدیریت کنید).

من در این فرآیند آموختم به جای آنکه نظر بقیه را در خصوص اینکه آیا من سخاوتمند هستم یا خیر جمع آوری کنم، می توانم از این فرآیند در جهت تلاش برای سخاوتمندتر شدن استفاده کنم. من لیستی از کسانی که در زندگی من تغییرات ایجاد کردند، تهیه کردم و شروع کردم برایشان درباره اینکه چه وقت در بهترین حالت خود هستند، نوشتم. این راهی است برای تشکر از آنها بابت همکاری شان.

در مسیر شناسایی توانمندی های خود، ما دارای نقاط کور بسیاری هستیم. اگر بتوانید خود را از دید دیگران ببینید، نگاهتان شفاف تر خواهد شد. و با ارسال بازخورد به دیگران در خصوص استعدادهایشان به آنها نیز در شفاف تر شدن دیدگاهشان کمک خواهید کرد.