اضطراب یک واکنش به استرس و یک وضعیت عاطفی است که به دلیل درک خطری که تهدیدکننده امنیت فرد است ایجاد میشود. اختلالات اضطرابی زمانی روی میدهند که اضطراب به شکل نگرانی غیرمنطقی و بیش از حد در خصوص موقعیتهای روزمره باعث ناراحتی قابل ملاحظه یا کم شدن محسوس عملکرد فرد میشود.OCD هم باعث بروز اضطراب می شود.
علائم اضطراب:
علائم اضطراب شامل تپش قلب، تعریق، احساس نگرانی، ترس، دلهره، لرزه، تنگی نفس و احساس خفگی است. برخی اوقات علائم اضطرابی در نتیجه و به دنبال بیماریها مثل پرکاری تیروئید، کمخونی یا پس از مصرف داروهای خاص یا به دنبال عوامل دیگر به وجود میآید که بایستی در طی درمان مورد توجه قرار گیرند.
طبقهبندی اختلالات اضطرابی بر اساس DSM-IV-TR (اختلالات اضطرابی اولیه و ثانویه):
- Primary Anxiety Disorders
- Generalized anxiety disorder (GAD)
- Panic disorder (w or w/o Agoraphobia)
- Phobic disorders (including Social phobia and Specific phobia)
- Obsessive-Compulsive disorder (OCD)
- Posttraumatic stress disorder (PTSD)
- (Duration of Disturbance is at least 1 month)
- Acute stress disorder
- (Duration of Disturbance < 1 month)
- Secondary Anxiety Disorders
- Anxiety Disorder due to a general medical condition
- Substance-induced anxiety disorder
در این مقاله اختلال وسواسی اجباری (OCD)و دارو درمانی این اختلال را مرور میکنیم.
علایم اختلال وسواسی اجباری:
این اختلال مجموعه علایمی را شامل میشود که به صورت، obsession یا compulsion یا تواماً بروز میکنند.
Obsession:
به معنای تجربه افکار، تکانهها یا تصوراتی تکراری است که آزار دهنده و بدون دلیل میباشند و اضطراب ایجاد می کنند. در این بیماران افکار، تصاویر یا تکانههای عصبی نگرانی بیش از حدی که در خصوص مشکلات واقعی زندگی فرد است نمیباشد. گاه این افکار آنقدر تمامی ذهن فرد را درگیر میکند، که در عملکرد روزانه وی تأثیرگذار میشود.بیمار میداند که این وسواسهای فکری زاییده فکر خود او میباشد. به همین دلیل شخص مایل است با افکار یا اعمال دیگری این افکار وسواسی را از سر خود بیرون کند.به عنوان مثال: در وسواس شستشو، فرد دائما به نجاست و پاکی یا آلودگی فکر میکند و با تکرار در شستن دست ممکن است دچار بیماری جسمی نظیر اگزما شود.
Compulsion:
به معنای یک رفتار تکراری و عمدی (مثل شستشو) یا یک عمل ذهنی (مثل شمارش) است که غالبا در واکنش به یک وسواس یا قوانین خشک انجام می شود. این رفتارها به دلیل کاهش رنج و اضطراب یا پیشگیری از یک حادثه بد، ولی بیش از حد و اندازه معقول انجام میشود.در مقطعی از زمان در طول این اختلال بیمار تشخیص میدهد که افکار و یا اعمالش بیش از اندازه یا غیرمنطقی است، این افکار یا اعمال واماندگی زیادی ایجاد میکنند و یا بیش از یک ساعت در روز وقت بیمار را میگیرند و به صورت چشمگیری با فعالیتها و عملکردهای روزانه بیمار تداخل دارند.این اختلال ممکن است در بسیاری از موارد با برخی از بیماریهای اعصاب مانند افسردگی، اختلال اضطراب عمومی، اسکیزوفرنیا، اختلال دوقطبی، اختلال تیک به طور همزمان وجود داشته باشد.
دارو درمانی اختلال OCD اجباری:
در صورتی که در تشخیص پزشک وسواس به عنوان عامل اصلی بیماری تلقی شود خط اول درمان را داروهای «SSRI» Serotonin Reuptake Inhibitor Specific شامل میشوند. این داروها به عنوان مهارکنندههای باز جذب سروتونین به صورتی اختصاصی عمل میکنند. سابقاً داروی کلومی پرامین با وجودی که یک داروی ضدافسردگی سه حلقهای است ولی به دلیل اینکه عمدتاً مهارکننده باز جذب سروتونین (SRI) میباشد در این بیماری کاربرد فراوانی داشته است.در حال حاضر علیرغم اینکه این دارو هنوز تجویز میشود ولی به دلیل عوارض جانبی زیاد و ایجاد مشکلات مسمومیتی به عنوان خط اول درمان محسوب نمیشود. بنابراین تجویز داروهای (SSRI) که کمخطرترند مانند: فلوکساتین، پراکستین، سرترالین، فلوواکسامین، سیتالوپرام توصیه میشود.در حال حاضر داروی Venlefaxine که مهارکننده باز جذب نوراپینفرین و سروتونین (SNRI) است نیز به صورت کمکی یا به تنهایی در درمان اختلال وسواسی جبری کاربرد دارد. باید توجه شود که دوز داروهای ضدافسردگی در درمان وسواس معمولا بیشتر از دوز این داروها در درمان افسردگی است.
زمان پاسخدهی بیمار به دارو:
در بیماران مبتلا به OCD، پاسخدهی بیمار به داروی تجویزی را پس از گذشت مدت حدوداً ۱۲- ۸ هفته میتوان ارزیابی کرد. این زمان معمولا بیش از زمان پاسخ به داروها در مبتلایان به افسردگی (۴- ۳ هفته) میباشد. البته این زمان ممکن است کمی متغیر باشد، ولی عمدتا در درمان وسواس برای پاسخدهی بیمار، نیازمند به زمان و دوز داروی بیشتری میباشیم.هدف اصلی درمان کاهش افکار و اعمال وسواسی در حدی که بیمار بتواند به طور طبیعی فعالیت کرده و عملکرد داشته باشد معمولا کاهش ۳۵- ۲۵ درصد نمره فرم ارزیابی Y- Bocs به عنوان پاسخ بالینی مطلوب ارزیابی میشود. در حال حاضر حدود ۶۰- ۴۰ درصد بیماران پیشرفت معنیداری با مصرف اولین داروی SSRI و یا کلومی پرامین نشان میدهند ولی تعداد کمی پاسخ بسیار بالایی به داروها میدهند، حدود ۲۰ درصد از بیمارانی که به اولین داروی SSRI پاسخ ندادهاند، به داروی دیگری از این خانواده و یا به کلومی پرامین پاسخ میدهند. بایستی توجه شود که روشهای درمانی دیگری مانند: شناخت رفتار درمانی (CBT) که نقش بسیار مهمی در بهینه کردن درمان این بیماران دارد و یا ECT و نوروسرجری در موارد بسیار شدیدی که وسواس به درمانهای دیگر پاسخی نداده است مورد استفاده قرار میگیرند.